JOJO همه چی داره تو بگو چی نداره

به علت مشکل تو قالب قبلی فعلاً .......

JOJO همه چی داره تو بگو چی نداره

به علت مشکل تو قالب قبلی فعلاً .......

اندر تاریخ تقلب

میگویند: «تقلب مفهومی‌است بس اساسی» به طوری که شاعر میگوید:

تقلب توانگر کند مرد را / تو خر کن دبیر خردمند را

تاریخچه‌ی تقلب از جایی شروع میشود که حسن کچل برای نخستین بار تن لش را تکان داد و به مکتب رفت. از بد ماجرا همان روز امتحان ماهیانه‌ی کودکان فلک بخت مکتب بود. لیک حسن از روی گشادی، چشمان چپش را بر روی ورقه‌ی همزاد انداخت تا نکتی بس ارزشمند از ورقه‌ی فوق الذکر، دشت کند. این بود که اولین تقلب تاریخ بشری زده شد. البته این تقلب با روش‌های فوق العاده ابتدایی (البته در مقابل ترفند‌های کنونی) صورت گرفت. بدین ترتیب که حسن با کلی زور زدن تن را تکان داد و خود را به بالای ورقه‌ی همزاد رسانید و خیلی راحت مطالب را دو در فرمود.

زان پس تقلب دوران طلایی خود را آغاز کرد. بدین ترتیب که گسترش یافت و مصادیقی متفاوت پیدا کرد. از جمله تقلب‌های رایج تقلبات سر امتحان، دو در کردن غذا از سلف، تقلب در اتو زدن، تقلب در شماره دادن، تقلب در مخ زنی، تقلب در بازی (که از آن به جر زنی تعبیر میشود) را می‌شود نام برد.

البته تقلب در مفاهیمی ‌اساسی‌تر هم مطرح میشود. مثلا در پذیرش دانشجو، همچنین به تقلب در امور مملکتی، پول نفت و... اشاره می‌شود.

حال روش هایی از تقلب در امتحانات را به نظرتان می‌رسانیم:

 

روش های نوشتاری:

1- نوشتن روی کف پا، پس کله، پشت گوش و...

2- نوشتن روی میز، پشت نیمکت، زیر نیمکت، پشت مانتوی دختر جلویی و...

3- نوشتن روی دستمال دماغی، پاکت نامه، پوشک داداش کوچیکه و...

4- نوشتن و لوله کردن تقلب و جاسازی آن در سوراخ‌های مختلفی از جمله دماغ، دهن، فک پایین، دریچه‌ی آئورت و باز هم جاهای دیگر که ...

5- نوشتن و جاسازی مطالب زیر کاپوت ماشین، توی شیشه نوشابه و هر جای دیگر که امکان چپوندن یه چیزی رو داشته باشد.

 

 

روش های با کلاسی:

1- استفاده از ماشین حسابهای مهندسی

2- استفاده از آیینه، موچین، لوازم آرایش، فیلم، عکس، آهنگ‌های مستحجرل(بر وزن وویگولنسج) موجود است!


 

روش های جوادی:

1- خر نمودن یک فقره بچه خرخون در جهت استفاده از دوگوله‌ی گندیدش.

2- خم کردن سر به روی ورقه‌ی طرف به صورت تابلو.

3- روش بویایی:خودتان ماسک بزنین و یک بوی گند از خودتان در بکنین تا مراقب، جرات نزدیک شدن به شما را نکند.

4- روش شیمیایی:بدین معنی که مراقب را با انواع و اقسام مواد شیمیایی از هستی ساقط کنید و بعد با خیال راحت دست به کار شوید.

 

توجه:

اگر در این امر تبهر کافی ندارید اصلا سمت این کار نروید که عواقبی جز ضایع شدن، اخراج شدن و تابلو شدن ندارد.

دانشجو ها بخونند

سلام به همه دوستای گل عزیزم در  جوجو.بعد از مدتها غیبت به دلیل ....... و اینا دوباره اومدم تا گل خنده رو به لبای غنچه تون(که با دیدن میل من غنچه شده و منتظر اجازه منه تا روی لپ من شکفته شه!!!) برگردونم!پس شما دو تا رو تنها میذارم تا حسابی با هم حال کنیدو از مصاحبت هم لذت ببرید! 
 
 
آقا دانشگاه ها تموم شده/اما من به چند تا از دوستای دانشگاهیم قول دادم حسابی حالشون رو بگیرم و رشته هاشون رو ببرم زیر سوال!حالا ببینید:
 
1-رشته تغذیه: رشته ای که اشتباهاً جزو رشته های دانشگاهی اومده.آینده شغلی بسیار تیره و تیریکی دارند.در بهترین حالت و در صورتی که شهرداری به فارغ التحصیلان این رشته مجوز بدهد میتوانند اقدام به باز کردن ساندویچ فروشی کنند!ضمناً دانشجویان فوق لیسانس هم میتونند Fast Food بزنند.از بزرگترین دستاورد های علمی این رشته در سالهای اخیر کشف فرمول سس هزار جزیره بوده است!از جمله دروس این رشته:هات داگ-1 هات داگ2 - سوسیس کاربردی- انسان و کالباس و.... میباشد!از بزرگان این علم هم میتوان به اکبر کثیف (ساندویچ فروشی اکبر کثافت) اشاره کرد.
 
 
2-مهندسی راه و ساختمان: عمله سابق- دیگه فقط مونده بود کارگر ساختمانی رو دانشگاه ها بدند بیرون که خوشبختانه این امر هم با تلاش متخصصان و دانشمندان ایرانی محقق شد و ما از این به بعد کارگر هم از دانشگاه میاریم! روزی رو تصور کنید که از صبح وانت های شهرداری جولوی دانشکده فنی توقف میکنند و بچه های راه و ساختمان رو میبرند سر ساختمان!در این رشته معیار بهترین دانشجو برای دانشجویانی است که بیشتر از همه بتوانند آجر را به بالا بندازند.دروس این رشته عبارتند از:بیل مقدماتی – بیلچه- روش های چیدن تیرآهن-فرمولاسیون درست کردن سیمان و.......
 
 
3-رشته ادبیات:گیج ترین و گلابی ترین دانشجوهای ایران در این رشته تحصیل میکنند(توصیه میکنم اگر یه وقت دلتون گرفت واسه بازکردنش برید دانشکده ادبیات!)از جمله بزرگترین دانشمندان این رشته حافظ و سعدی و عارف قزوینی و ایرج میرزا! بوده اند که حتی تحصیلات دبیرستانی هم ندارند(علمی که بزرگانش سواد درست حسابی ندارند دیگه معلومه چی میشه....!)از ابهامات بزرگ این رشته این نکته میباشد که انوری بالاخره شاعر قرن پنجم است یا نهم ! فارغ التحصیلان این رشته میتوانند به عنوان مصطفی رحماندوست مشغول به کار شوند! از دروس این رشته: زندگی نامه و آثار حافظ-زندگی نامه و آثار سعدی-زندگی نامه و آثارنظامی-زندگی و آثار فرخی سیستانی و یزدی و شمالی و بلوچی و.....!
 
 
4-رشته مهندسی صنایع:رشته ای که فقط اسمش مهندسی صنایع می باشد وگرنه دانشجویان این رشته مهندسی صنایع دستی هم بلد نیستند چه برسه....تا به امروز شخص قابل ذکری در این رشته مشغول به تحصیل نبوده و شاید معروف ترین دانشمند این رشته امیر حجوانی باشد که با رتبه 40000000000 مشغول تحصیل در رشته مهندسی صنایع می باشد!
 
5-رشته مهندسی کامپیوتر:خدا پدر مادر مخترع کامپیوتر رو بیامرزه که اگه اون نبود الان تعداد دانشجوهای این مملکت به نصف تقلیل پیدا میکرد.این روزا دیگه عادی ترین جمله ای که از یک دانشجو شنیده میشود این است: کام میخونم! نکته جالب در مورد این رشته تفکیک آن به دو گرایش نرم افزار و سخت افزار میباشد که دانشجویانی که تبحر خاصی در زمینه Fifa2006 و Max.p و .... دارند وارد گرایش نرم افزار و کسانی که میتوانند با انگشست شصت پایشان دکمه Power کامپیوتر را بزنند وارد گرایش سخت افزار میکنند.فارغ التحصیلان این رشته حوالی خیابان جمهوری مشغول فروختن CD میباشند!از دروس این رشته:بیل گیتس شناسی 1 – سی دی مقدماتی-تفاوت Monitor و TV و....
 
6-رشته پرستاری:رشته ای که یک دنیا حرف و حدیث پشت سرشه!ولی یکی از اساسی ترین رشته های دانشگاهی می باشد که اگه نبود اونوقت دانشگاه تبدیل به مکانی بیروح میشد(تصور کنید اونوقت کیا مثل سگ پا میدادند؟کیا......!)رشته ای که به معنای واقعی کلمه بیگاری می باشد(صبح ساعت 6 باید با خرج خودشون به بیمارستان های عمومی برند و شیفت وایسن و عصر هم تا ساعت 8 شب در دانشگاه کلاس دارن!!!) چندی پیش هدیه تهرانی به عنوان پرستار نمونه انتخاب شد!از دروس این رشته عبارتند از:راه و روش هیجان بخشی به بیمار- لطافت عملی –سوند 1-فشار 2-جیگر 3 و ...
 
7-داروسازی:نفس-زندگی-بهترین رشته دانشگاهی.رشته ای که هیچ نقطه ضعفی ندارد.تنها نکته منفی این رشته دانشجویانش میباشند که از سال سوم به خاطر آشنایی با انواع داروهای نئشه آور مشغول پاک کردن شیشه های فضا پیما میباشند!!!(البته دختراشم خدایی آخر ضد حالن!)کسانی که در این رشته تحصیل میکنند همشون از بزرگان جامعه هستند!تنها رشته ای که هنوز خز نشده و اون به این دلیل می باشد که هرکسی رو توش راه نمیدن و فقط آدم باحال ها رو راه میدن(پسراشو میگم!) از دروس این رشته:فارمالوژی-فارماتو گرافی-فارماسی-فارما توپیک-شیمی!
 
 
 
میخواستم حال بروبچ رشته های دندان و ریاضی محض و مهندسی هوا فضا رو هم بگیرم که سردمداران این رشته واسم سیبیل گرو گذاشتند که اذیتشون نکنم  و اینا.
 
درآخر دوستان عزیزی که میل میدن و فحش میدند لطف کنند رشته اشون رو هم ذکر کنند!!!

روش های با کلاس شدن

 
         ۱-فقط آب معدنی بخورید،چون کلاس داره!

         2- برای هر ده انگشت خودتون انگشترهای نگین دار بخرید(حالا هر رنگی)

        چون کلاس داره!

3-یکی دو تا از کتابای پائولو کوئیلو رو بخونید و برای دیگران تعریف کنید(البته من که خودم هیچی سر در نمی آرم ولی مهم نیست) مهم اینه که کلاس داره!

4- سر پاچه های شلوارتون وآستین های لباستون رو نخ،نخ کنید(حالا مهم نیست که بهتون بگن سرخپوست...)مهم اینه که کلاس داره!

5-شبانه روز عینک آفتابی بزنید(مهم نیست هوا ابریه یا بارون میاد) مهم اینه که کلاس داره!

6-اگه پاچه های شلوارتون بلنده تاش بزنید(البته دیگه الان تمام شلوارا کوتاه هستند)مهم نیست که بهتون بگن داره میره فرش بشوره! مهم اینه که کلاس داره!

7-وقتی می خواین از خونه بیرون برید هف هش تا کتاب بزرگ و قطور بگیرید دست تون(هر چی کتابا بزرگتر باشه بهتره فکر اینو که دستتون خسته می شه رو نکنید)مهم اینه که کلاس داره!

8-عکسای دوران بچگی خودتون رو قاب کنید بزنید به دیوار(حالا اگه عکساتون خیلی بی ریخت بود مشکلی نیست از عکسای دیگرون هم می تونید استفاده کنید آخه کی به کیه) مهم اینه که کلاس داره!!!

عشق از دید افراد مختلف

عشق از دید افراد مختلف

1-عشق از دید حاج آقا:استغفرالله باز ازاین حرف های بی ناموسی زدی . (جمله عاشقانه :خداوند همه جوان ها را به راه راست هدایت کند )

 

2-عشق از دید دختر حاج آقا :آه ... خدای من یعنی میشه بدون اینکه بابام بفهمه من عاشق بشم .(جمله عاشقانه ندارد)

 

3-عشق از دید یک ریاضی دان :عشق یعنی دوست داشتن بدون فرمول.(جمله عاشقانه : آه عزیزم به اندازه سطح زیر منحنی دوستت دارم )

 

4-عشق از دید بقال سر کوچه:والا تو دوره ما عشق مشغ نبود ننمون رفت و این سکینه خانم رو واسه ما گرفت.(جمله عاشقانه:سکینه شام چی داریم ...)

 

5-عشق از دید اصغر کاردی(در زندان):مرامتو عشقه .عشقی.(جمله عاشقانه :چاقو خوردتیم لوتی ...)

 

6-عشق از دید یه دختر مدیوم کلاس و کمی بی غم : آه عزیزم کاش الان پیشم بودی بغلم می کردی ,سرمو میزاشتم رو شونه هات ....(جمله عاشقانه :دوستت دارم عزیزم ...)

 

7-عشق ازدید مادر بزرگم:این حرفای بد و نزن ,راستی این دختر اقدس خانوم خیلی دختر خانم و با کمالاتیه ,تازه تحصیل کرده هم است ...(جمله عاشقانه:بریم خواستگاری )

 

8-عشق از دید .....(خودتون الان می فهمید از دید کی):عزیزم تو که عاشقمی پس چرا هزینه عمل کردن دماغمو نمی پردازی .....,واسه نهار بریم سورنتو,سالی با دوستش هم قراره بیاد,دوست سالی واسش یه ماتیز(به قول بعضی ها دوو منگل)گرفته تو حتی حاضر نیستی واسه من که این همه دوستت دارم حتی یه پراید بخری .(عزیزم گوشی سونی میخوام و...راستی دوستت هم دارم)

 

9-عشق از دید کسی که بار اول عاشق میشه:عزیزم باور کن بدون تو حتی یه لحظه هم نمیتونم زندگی کنم ,تو واسم همه دنیا هستی ...(جمله عاشقانه:فدات بشم عزیزم خیلی خیلی دوستت دارم)

 

10-عشق از دید کسی که بار اولش نیست:عزیزم خیلی دوست دارم ,باور کن به خاطر تو شب ها با پای برهنه میخوابم .(جمله عاشقانه:آه عزیزم دیرم شده باید برم )

 

11-عشق از دید یک راننده:رادیات(رادیاتور)عشق من از برایت جوش امده,باور نداری بر آمپرم نگر  (با لهجه شوفری بخونید)(جمله عاشقانه:عزیزم دوستت دار..بو بو بوغ)

 

12-عشق از دید بعضی ها:آه خدای من یعنی میشه بیاد خواستگاریم...(جمله عاشقانه:یا شابدالعظیم 1000تومن نذرت می کنم بیاد خواستگاریم)

 

13-به دلیل نحسی از نوشتن معذوریم(حتی شما دوست عزیز)

 

14-عشق از دید اراذل و اوباش:عشق مشغ سیخی چند,برو بچه سوسول دلت خوشه ,خونه خالی نداری ...(جمله عاشقانه:بو بوغ ...خانم بیا بالا خوش می گذره)

 

15-عشق از دید یک مهندس الکترونیک:عشق همان دوست داشتن است وقتی در av open loop ضرب میشود,البته در این ناحیه مغز انسان به صورت غیر خطی عمل میکند.(جمله عاشقانه:عزیزم تو منو در وسط منحنی مشخصه بایاس کردی )

 

16عشق از دید بابام :آخه پسر عشق واست نون و آب میشه ...حالا بگو ببینم پدرش چه کاره است؟(جمله عاشقانه برو با دختر حاج آقا ازدواج کن)

 

17-عشق از دید احمدک:عشق تنها هدف  آفرینش هستی است ,زیرا انسان تنها موجودی است که عاشق می شود.(جمله عاشقانه:.....................)

 

18-عشق از دید مادرها:وا مگه تو امسال کنکور نداری,عشق واسه بعد..,مگه تو امسال فلان نداری,عشق واسه بعدمگه تو امسال بهمان نداری ,عشق واسه بعد...(جمله عاشقانه:جملات عاشقانه ای هنوز بیان نشده)

 

19-عشق از دید کسی که در عشق شکست خورده:عشق یعنی کشک(جمله عاشقانه :برو کشکتو بساب)

 

http://www.faryadeasheghane.blogsky.com

آموزش دختر بازی - طنز

آموزش دختر بازی - طنز
فرموله عمومیه دختربازی
من سعی اصلیم اینه که شما یاد بگیرید چه طور دخترهایی رو هم که حتی در برخورده اول به شما علاقه ای نشون نمی دن، کم کم به خودتون علاقه مند کنید. ولی اشکاله کار این جاست که این چیزی نیست که شما یک شبه یاد بگیرید و چیزی هم نیست که شما بتونید در یک آن دختری رو به خودتون علاقه مند کنید

 این داستان نیاز مند وقت و انرژی صرف کردنه تا موقعی که بتونید اون تغییرات اساسی در خودتون بوجود بیارید. از اونجایی که خیلی هاتون آدم های کم طاقتی هستید امروز می خوام بهتون یه فرمول بدم که بشه ازش همه جا استفاده کرد، ولی این فرمول یه پیشنیاز داره و اون هم اینه که برای این که کار کنه دختره هم باید از شما خوشش بیاد.



مرحله ی یک: در مرحله ی یک شما دنباله یه راهی هستید که بتونید دخترهایی رو به شما یه حد اقله علاقه رو دارن پیدا کنید. چون شما آدم های زرنگی هستید و نمی خواید وقت خودتون رو با دختر هایی که باید مدت ها روشون کار کنید و خرجشون کنید و ... تلف کنید. آسون ترین کاربرای پیدا کردنه این دختره ها استفاده از نگاهه. تو هر جایی که هستید حواستون به دخترهایی که تو چشمتون نگاه می کنن باشه.

مرحله دو: تاییدیه گرفتن برای مرحله ی یک - برای این که نه خودتون رو خراب کنید و نه این که بی خود مزاحمه کسی بشید که ازتون خوشش نمیاد. باید مطمعن شید که نگاه اول از رویه کنجکاوی و بی کاری و ... نبوده و واقعا یک check out واقعی بوده.باری این کار بعد از این که نگاهه اول انجام شد (بر خلافه ایده ی عمومی که انقدر به دختره زل به زن که از رو بره و بفهمه تو چه آدمه قوی ای هستی) شما نگاهتون رو بر می گردونید. نه با حالت بد، عادی. و سعی می کنید که دوباره یک نگاه بگیرید که مطمعن شید نگاه اول واقعی بوده. وقتی نگاه دوم رو گرفتید قبل از این که نگاهتون رو بر گردونید یه نیم لبخندی به دختره می زنید و خوب حواستون رو جمع می کنید ببینید عکس العملش چیه. اگر عینه گاو روشو کرد اون ور و خودشو ان کرد، کسی نیست که شما دنبالش می گردید. اگر اون هم یه ته لبخندی تحویلتون داد، می فهمید که مرحله اول به خوبی انجام شده و دختره مورد نظر برای مراحل بعدی آمادست.

مرحله ی سه: مرحله ی سه مرحله سختیه ، چون مرحله ایست که باید بدون این که تخماتون توی دهنتون بیاد برید جلو و ارتباط بر قرار کنید. بد ترین کاری که می تونید بکنید اینه که برید جلو بگید سلام من حسن قلی ام. چون دختره بلافاصله تو دلش می گن به من چه! بهترین کاری که می تونید بکنید اینست که به طور غیر مستقیم خودتون رو به جایی که دختره هست نزدیک کنید. هیچ وقت مستقیم به طرفش قدم بر ندارید که دارم میام باهات حرف بزنم ، خیلی بده. مثلا فرض کنید توی یک بار هستید و دختر دمه بار نشسته، نرید طرفه دختره ، به هوای گرفتن یه نوشیدنی برید جلو، انگار نه انگار که اصلا دختره هست اونجا ولی خودتونو به جایی برسونید که بتونید باهاش به راحتی صحبت کنید. (اگر وردارید بنویسید که آقا در شهره ما بار وجود نداره یا خودمو می کشم یا شما رو. نه، شما رو می کشم. بار نه کتابخونه، نه سوپرمارکت، نه پارک، نه مهمونی)یه حسنه بزرگ این کار اینه که اگر باهاش حرف زدید و خیطتون کرد و حمحل نداد کمتر حالتون گرفته می شه تا زمانی که مستقیم برید جلو. وقتی که نزدیک شدین و یه چند دقیقه گذشت یه سوژه از شرایطی که درش هستید گیر بیارید و باهاش سره حرفو باز کنید. نه با تته پته و هول شدن، خیلی راحت. مثلا تو همون باری که بالا مثال زدم می تونید بگید چه موزیکه خوبی، همیشه سه شنبه ها این سبک موزیک می زنه؟ (دیدید چی شد، نه سلام من قلی هستیم، نه من می تونم چند دقیقه وقت گرانبهاتون رو بگیرم و...) اصلا مهم نیست که دختره چی جواب میده یا شما چی می پرسید ، مهم اینه که شما می خواید برخورد دختر رو ارزیابی کنید. اگر علاقه مند به حرف زدن بود و شروع کرد به این که هرچی .. نمی دونم من دفه ی اولمه تو ... علامته خوبیه. اگر خشک گفت: نه یا مثلا نمی دونم یا .. وقتتون رو تلف نکنید، فقط می خواسته بکشونتتون جلو که برید بگید می تونم وقتتون رو بگیرم که بگه نه حالتون رو بگیره. حالا شما پاتک زدید مستقیم نرفتید جلو حاله خودش بیشتر گرفتس. اگر خیلی از دختره خوشتون اومده و جواب اول اونی که می خواید نیست ولی خیلی هم خشک و کوتاه نیست می تونید یه سوال دیگه هم بکیند. اگر دیدید باز اوضاع همونطوره، قبل از این که با یه برخورده بد مواجه بشید خودتون محل کار خود رو ترک گفته و به پناهگاه وارد شوید = فرار (از دوران جنگ خواننده داریم؟! یا همه کم سن و سالید)

مرحله چهار: این مرحله دیگه بستگی داره هدفتون از ایجاده اون ارتباط چی بوده.

بعد از این که دیدید نه واقعا به شما علاقه منده و حرف ها داره خوب پیش میره، بسته به جایی که هستید یه بهانه بیارید و اون جا رو ترک کنید. مثلا: تو بار - دوست داری بریم یه قدم بزنیم. تو کلاب: صدا اذیت می کنه، می خوای بریم بیرون راحت تر حرف بزنیم و ....


از این به بعدش رو خود دانید. به هرجا که دوست دارید ختم کنید داستان رو.

یادتون باشه ، خوشگل یا بد گل یا هرچی، اگر ظاهر آراسته داشته باشید،  همیشه دختری پیدا میشه که از شما خوشش بیاد. لا اقل از هر صد تا دختری که می بیند یکیش از شما خوشش میاد. پیداش کنید و وققتون رو با 99 تای دیگه ای که از شما خوششون نمیاد تلف نکیند. نگاه بزرگترین سر نخه ، حواستون باشه

بهانه های پسرانه

 
ده تا از بهترین بهانه‌های دوست پسرها برای خلاص شدن از دست دوست دخترها و معنی واقعی اونها!
1- تو برای من مثل خواهر می‌مونی! (یعنی:خیلی زشتی!)
2- فاصله سنی‌مون کمی زیاده. (یعنی:خیلی زشتی!)
3- من به تو علاقه به «اونصورت» ندارم. (یعنی:خیلی زشتی!)
4- من الان توی موقعیت بدی از زندگیم هستم. (یعنی:خیلی زشتی!)
5- دوست دختر دارم. (یعنی:خیلی زشتی!)
6- من با خانمهای همکارم بیرون نمی‌رم. (یعنی:خیلی زشتی!)
7- تقصیر تو نیست، تقصیر منه! (یعنی:خیلی زشتی!)
8- من الان توجهم به کارمه! (یعنی:خیلی زشتی!)
9- من تصمیم گرفتم مجرد بمونم. (یعنی:خیلی زشتی!)
10- بهتره فقط با هم دوست معمولی باشیم (یعنی: بطور وحشتناکی زشتی!!!!)
 
 
فعلا خدا نگهدار.
 

حالا دیگه پسرا

پسرا ژل می زنن به اون موهاشون.......عینک می زنن به اون چشاشون اِوا خاک بر سراشون...

 

 ریمل می زنن به اون چشاشون ... ماتیک می مالن به اون لباشون اِوا خاک بر سراشون ...

 

 کروات می زنن اون خوشکلاشون... واسه دوست دختراشون اِوا خاک بر سراشون ...

 

کلاسور می زارن زیر بغلاشون ...یک کت می پوشن قد باباشون...

 

 یه جفت کفش می پوشن هرت براشون ... یکم ریش می زارن نوک چونه هاشون ...

 

 پرفوسور می شن جون ننه هاشون ... اِوا خاک بر سراشون...

 

 آدم می میره براشون...اِوا خاک بر سراشون

 

ضدحال یعنی......

ضدحال

سلام دوستان امیدوارم هیچگاه موارد زیر برایتان اتفاق نیفته !

ضد حال یعنی که : سربازی بیافتی لب مرز

ضد حال یعنی که : روز امتحان کنکور خواب بمونی

ضد حال یعنی که : وقتی داری با یکی اشنا میشی تو چت ، موقع رد و بدل شماره تلفن که میشه یهو کارتت تموم میشه!!

ضد حال یعنی که : با نمره ی 9.75 افتادن!!

ضد حال یعنی که : وقتی داری تو ماشین افه میای خاموش کنی!!

ضد حال یعنی که : وقتی که با دوست دختر دومت میری بیرون دوست دختر اولت رو ببینی با دوست پسره دومش!!!

البته این روز ها ضد حال یعنی = پس از 1 سال تلاش شبانه روزی کارنامه دانشگاه را بگیری و ببینی که مجاز به انتخاب رشته نیستی

ضد حال بد تر از این تو خیابان میروید کلید منزلتان توی جوب زیر پل ابیفتد وقتی میخواهید انرا در بیاورید خشتک شلوارتان حسابی پاره شود
ضد حال بدتر از این وقتی مجلسی میروید جورابتان سوراخ باشد و از بوی بد پایتان همه فرار کنند
ضد حال از این بدتر شب عروسی مامور با حکم جلب و چک برگشتی بازداشتتان کند

ضدحال یعنی وقتی یه قرار لطیف تو اینترنت داری Connect نشی!
ضدحال یعنی وقتی منتظر فیلم مورد علاقت هستی برق بره!
ضدحال یعنی بعد از کلی مصیبت که بابات برات موبایل ثبت نام کرده همه سیمکارتا بیاد جز مال تو!
ضدحال یعنی یه جلسه سر کلاس نری فقط همون یه جلسه استاد حضور غیاب کنه!
ضدحال یعنی قبض تلفن بیاد ....... تومن!
ضدحال یعنی بعد از کلی مخ زدن تو اینترنت همینکه بیای به نتیجه برسی اشتراکت تموم بشه !
ضدحال یعنی صبح ساعت 7 بری سر کلاس استاد نیاد!
ضدحال یعنی بعد اینکه کلی افه زبان اوومدی نمره زبانت بشه 10!
ضد حال یعنی بری عروسی خانمها و اقایون جدا باشن!

ضدحال یعنی پژو RD!
ضدحال یعنی فیلم ژاپنی!
ضدحال یعنی عشق یه طرفه!
ضدحال یعنی گل خوردن دقیقه 90!
ضدحال یعنی صبح روزی که با دوستات میخوای بری کوه بارون بیاد!
ضدحال یعنی از سرویس دانشگاه جا موندن!
ضدحال یعنی با ماشین بابا جریمه شدن!
ضدحال یعنی سلام کنی جوابتو ندن!
ضد حال یعنی سر جلسه امتحان خدکارت تموم بشه

ضد حال یعنی آفتابه راه راه
ضد حال یعنی خواننده شدن علی دایی
ضد حال یعنی قهرمانیه برزیل توی جام جهانی
ضد حال یعنی پخش مستقیم مسابقات شتر سواری
ضد حال یعنی برنامه های صداوسیما
ضد حال یعنی ...