JOJO همه چی داره تو بگو چی نداره

به علت مشکل تو قالب قبلی فعلاً .......

JOJO همه چی داره تو بگو چی نداره

به علت مشکل تو قالب قبلی فعلاً .......

ورزش هایی برای پوست صورت

ورزش هایی برای پوست صورت 


کشش و انبساط عضلات صورت شما نمایانگر این مسئله است که صورت شما کشیده و چروک شده و حالات صورت شما خشک است. 

یک خنده خوب و زیبا بهترین راه آرام کردن عضلات صورت است، اما تمرینات و ورزش های روزانه سریعا به آزاد شدن و تقویت شدن ماهیچه های کلیدی کمک می کند. سعی کنید این ورزش ها را وقتی که در حمام هستید یا در وان نشسته اید انجام دهید نه در زیر نورهای شدید.
عضلات کل صورت خود را منقبض کنید به شکلی که چین و چروک بر تمام سطح صورت و پیشانی شما ایجاد شود، ابروها اخمو و چشم ها و دهانتان را محکم ببندید.
حال برعکس این کار را انجام دهید یعنی چشم ها و دهانتان را باز کنید تا جایی که می توانید مثل اینکه می خواهید فریاد زدن بزنید. این حرکت برای شل کردن و رها کردن عضلات گلوی شما مفید می باشد.

دوباره دهان خود را در حالیکه لبهایتان را روی هم فشرده اید ببندید و سپس دهان خود را باد کرده و به سمت راست و سپس به سمت چپ فشار آورید.

لبخند بزنید به شکلی که دهانتان از دو طرف تا حد امکان باز شود . باز هم چشمانتان را تا جایی که می توانید باز کنید.
لبخند خود را تکرار کرده و به همان شکل نگه دارید اما این بار بطوری که چانه خود را جمع کرده و عضلات گردن را سفت کنید و بکشید.



آیا ورزش های صورت (پوست) در مراقبت از صورت لازم و ضروری هستند؟


چین و چروک های پوست با وجود عضلات و ماهیچه های شل و نرم صورت افزایش می یابند . ورزش های عضلات صورت نه تنها  ایجاد چین و چروک در صورت شما نمی کند بلکه نسبتا آنها را از بین می برد و در هر برنامه مراقبت از صورت باید گنجانده شود.



اگرچه تحقیقات ضدپیری و ضد چروک تولید کننده های محصولات مراقبت از پوست صورت را به سمت تولید محصولات نگه دارنده و حفظ کننده طراوت و شادابی هدایت کرده اما راحت ترین و موثرترین راه درمانی ورزش های روزانه صورت است .
این ورزش های روزانه ماهیچه های صورت را تقویت کرده و استحکام می بخشد و آنها را به حالت اولیه خود بر می گرداند. تمرینات روزانه ماهیچه های صورت بطور موثر و محسوسی وضعیت پوست شما را تغییر داده و بهبود می بخشد. این ورزش ها برنامه غذایی مراقبت از پوست شما را مختل نخواهد کرد .
رژیم غذایی که شامل ورزش های روزانه عضلات صورت می باشد خیلی بهتر از چیزی است که شما تصور می کنید. این ورزش ها باعث می شوند که پوست شما جوانتر و سالمتر به نظر برسد. برنامه رژیم غذایی مراقبت از پوست شما با وجود این ورزش ها تکمیل خواهد شد.
 

 

ریکی‌مارتین زندگی نامه کامل

زندگی و آثار ریکی‌مارتین Ricky Martin

 

 
 ریکی‌مارتین، سوپراستار بین‌المللی خستگی‌ناپذیر که صدای او در پاپ لاتین مانند بمبی منفجر شده است، با ساخت و پخش آثار بسیار در جهان و در نتیجة اجراهای پرشور و هیجان و ملودی‌های موفق یکی از بزرگترین خدایان بسیار جوان موسیقی در آمریکای لاتین در طول دهة 90 است . زیبایی صورت و صدای دلپسند مارتین به عنوان رهبر خوانندة منودو به او کمک کرد تا ستارة موسیقی لاتین شود. او با کسب تمجید و ستایش فراوان به خاطر هنر حرکتی مکزیکی شایستة بازیگری تشخیص داده شد و با بازی در نمایش‌های تلویزیونی آمریکا مانند نمایش بیمارستان عمومی (General Hospital) در نقش میگوئل‌مورز (Miguel Morez)ـ یک متصدی بار که در تعطیلات آخر هفته آواز می‌خواندـ برجسته شد.

ریکی‌مارتین در بیست‌وچهارم دسامبر سال 1971 در سن‌جوئن، پرتوریکو (Son Juan, Puerto Rico) متولد شد و در همان جا تحصیل کرد. در سنین کودکی در نمایش‌های مدرسه شرکت می‌کرد و در گروه کُر آواز می‌خواند. زمانی که شش ساله بود شروع به اجرای نقش در آگهی‌های بازرگانی تلویزیون کرد و مدت کوتاهی پس از آن درس‌های بازیگری و آواز حرفه‌ای را فرا گرفت که راه را برای اجرا در منودو(Menudo) هموار کرد و بعد از یاد گرفتن درسهای ابتدایی موسیقی و تأثیرات اولیه و غیرمعمول از دیوید‌بویی(David Bowie) و چیپ تریک( (Cheap Trick باعث شد که مادر ریکی، او و برادرانش را به کنسرت سلیاکروز (Celia Cruz) ببرد واین اتفاق تأثیر عمیقی بر وی گذاشت. او این حادثه را با لبخندی به یاد می‌آورد: «یک روز مادرم از موسیقی راک خسته شد و گفت: من دیگر نمی‌توانم تحمل کنم. گوش‌های ما را پیچاند و ما را به کنسرت سلیاکروز برد که حقیقتاً روی من تأثیر گذاشت». ریکی اکنون می‌گوید: من به همه چیز گوش می‌کنم من مثل یک اسفنج هستم و در این دورة پر از خلاقیت احساس می‌کنم که باید رها باشم.

در سال 1984 وقتی که دوازده ساله بود به طور رسمی عضو منودو ـ یک گروه پاپ محلی ـ شد و برای پنج سال رهبری خوانندگی گروه را بر عهده داشت و به افراد گروه کمک کرد تا تبدیل به چهره‌های جهانی شوند و با وجود اینکه در این پنج سال روند فرسایشی را در ثبت آثار سفرهای خود داشت، به یک باره در سال 1989 رشد غیرمنتظره‌‌ای در منودو کرد و در همان زمان بود که منودو به اوج موفقیتش رسید.

مارتین زمانی که دبیرستان را تمام کرد مسیر زندگیش را برگزید و به خانه‌اش در پرتوریکو بازگشت و به امید دست یافتن به موفقیت‌هایی در تک‌خوانی عازم نیویورک شد و چندین ماه را در آرامش سپری کرد. خودش در رابطه با این تصمیمش می‌گوید: شرکت داشتن در یک باند در آغاز کارم و ترک کردن آن پس از مدتی به این خاطر بود که می‌خواستم بازبینی کوچکی بر روی کارهایم داشته باشم. می‌خواستم کمی، مسئولیت بر عهده بگیرم. احساس خوبی است. وقتی این احساس وارد موسیقی شود، شما هر چه را که دوست داری و هر چه را که از آن لذت می‌‌بری اجرای کنی و این همان چیزی است که حضار شنونده منتظر آن هستند، با تمام بی‌ریایی و صمیمت و آزادی عمل.

مارتین بعد از یک سال بیکاری و ناامیدی در نیویورک رهسپار مکزیک شد و کمی بعد از آن در قالب نقش‌های نمایشهای تلویزیونی پراحساس و کم‌ارزش مکزیکی شرکت کرد و در سال 1991 اولین آلبوم خود را با نام خود منتشر کرد که در آن با روبی‌رزا (Robi Rosa) یکی از افراد گروه منودو که در بیشتر مسیر حرکت و فعالیت مارتین با او همکاری داشت، کار کرد. او در این زمان وقتش رابین نمایش و آهنگ تقسیم می‌کرد. دو سال بعد، کارش را با جوآن کارلوس کلادرون (Juan Carlos Claderon) ادامه داد و آلبوم می‌آماراس (Me Amaras) را در سال 1993 ساخت که موفقیت بزرگ‌تری را برای او به همراه داشت و از او یک سوپراستار در آمریکای لاتین ساخت. این پیشرفت باعث شد تا ریکی‌مارتین یک بار دیگر نقل مکان کند. این بار در سال 1994 به لس‌آنجلس رفت و به ایفای نقش در نمایش‌های پر احساس جنرال هاسپیتال پیوست و تکرار نقش میگوئل مورز چنان موفق بود که او را به قالب نقش دیگری در برادوی (Broad Way) رساند و در آنجا نقش مارلو (Marlo) را در لس‌‌یسرابلز( (Les Miserables بازی کرد.

او جنرال هاسپیتال را ترک کرد و به ایفای همان نقش به مدت یک سال ادامه داد و به خاطر آن جایزه گرفت که متقارن با زمان دوبلة متن اسپانیایی فیلم انیمیشنی معروف هرکول بود. او در سال 1995 سومین آلبوم خود را با نام ا مدیو وایویر (A Medio Vivir) عرضه کرد که گرایش به راک قویتری در آن به چشم می‌خورد و ترکیبی از سبک لاتینی به همراه رقص فلامنکو (Flamenco) ـ نوعی رقص اسپانیایی ـ و کومبیا (Cumbia) بود. انتشار این آلبوم نقطة تحولی در آثار ضبط شدة مارتین است که فروش آن در سراسر جهان به شش‌صد هزار در طول شش ماه رسید و انتشار دوبارة آن در سال 1997 به موقعیت بهتری دست یافت و به محض اینکه قرارداد یک سالة او با برادوی تمام شد. مارتین شروع به کار بر روی چهارمین آلبوم اسپانیایی خود به نام‌ ولو (Vulve) کرد و در اوایل سال 1998، آن را روانة بازار کرد که فروش باورنکردنی شش میلیون کپی را در جهان تجربه کرد . ریکی‌مارتین در همین وقت همکاری‌های دیگری با ستاره‌هایی مثل جون سکادا (Jon Secada) و لوئیز انریکو(Luis Enrique) و خوانندة سوئدی، مجا (Meja) داشت که بسیار مورد توجه قرار گرفتند. او از سال 1999 راههای جدیدی را با ترکیب عناصر پاپ، راک وترس باب کرد . اولین آلبوم پاپ انگلیسی زبان که لقب ریکی‌مارتین را گرفت، پس از دو سال کار بر روی آن در ماه مه 1999 در دسترس عموم قرار گرفت و بزرگترین فروش انفرادی را در تاریخ آثار کلمبیا داشت.

او در سال 2000 آلبوم پرصدا (Sound Loaded) و مجموعة آثار اسپانیایی دیگری را نیز به نام La Historia)) لاهیستوریا در سال 2002 منتشر کرد و آخرین آلبوم ریکی‌مارتین به زبان اسپانیایی با نام لاس آلاماس دل سیلنسیو (Las Alamas Del Silencio) محصول سال 2003 است که شاید بهترین آلبوم او باشد.
ریکی در حال حاضر صداهای ترکیبی جدید را با نواختن تعداد زیادی آلات ضربتی در آوازهایش امتحان می‌کند و در شبکة
MTV در حال ساخت آهنگ تصویری از (She Bangs) می‌باشد و تأکید می‌کند که این آهنگ تصویری برای معتقدین به آزادی و اعتبار شخصیت ساخته می‌شود.

ریکی‌مارتین همچنین مؤسسة خیریه‌ای را نیز با نام خود تأسیس کرده است و عضو فعالی در مؤسسة خیریة بیماریهای کودکان است و طبق خبرگزاری بانکوک مرکز تایلند، ستارة پاپ، ریکی‌مارتین از مناطق ویران شدة سونامی (Tsunami) دیدن کرد و از بچه‌های مصیبت‌ دیدة بیست‌وششم دسامبر دلجویی به عمل آورده است . ریکی‌مارتین تاکنون بیش از 32 میلیون آلبوم و بیشتر از 8 میلیون آلبوم تک نفره را در سراسر جهان فروخته است و شور و هیجان پاپ لاتین را در تمام دنیا بر سر زبان‌ها انداخته است .
تولید برای مارتین اهمیت زیادی دارد و به پایه‌های موسیقی او کمک زیادی می‌کند.

نظر منتقدین DBW دربارة‌ مارتین این است که او مطمئناً پیشرفت‌های زیادی کرده است. او پرزرق و برق و اجراکنندة پرشور و حرکتی است. فروتنی و واقع‌بینی او در مصاحبه‌ها باعث شده که تنفر داشتن از او غیرممکن باشد اما ای کاش به کمک روبی رزا و دسموندچایلد آثار بهتری را تولید می‌کرد و همه چیز را اختصاص به رقص پاپ (مثل آهنگ Sbake your Bon-Bon که شاید رنجش‌آورترین آهنگ سال باشد) و استفاده از دستگاههای تجملی لاتینی مثل ترومپت و گیتار اسپانیایی نمی‌داد. آنها معتقدند که هیچ کس کاملاً به تبحر مارتین بر روی تعداد رقصهای متنوع او توجه نکرده است. در حالی‌که صدای خوبی برای خواندن شعرهای احساساتی و عشقی ندارد و مارسیلی‌ولز (Maricelly Velez) خبرنگار MTV که در رقابت بین خبرنگاران این شبکه جایزه برده است ؛ به عنوان یکی از طرفداران ریکی‌مارتین دربارة‌ او می‌گوید: من وجود گذشت سالها ریکی هنوز فراموش نکرده است که از کجا آمده و گاه گاهی که ضرورت را احساس کند توجه و کمک خود را معطوف پرتوریکو می‌کند و حضور ر یکی در آگهی‌های تبلیغاتی پرتوریکو مثال خوبی از روحیة بشردوستانة او است برای کمک به ترقی صنعت گردشگری پرتوریکو بعد از مصیبتهای فراوانی که متحمل شده‌است.

 

 

 

 

دانلود آهنگ های habib & mohammad

1.baroon(habib and mohammad)    2.setareh(mohammad)    3.Eshare(habib)    4.Lahzeh (mohammad)     5.hegh hegh(habib)     6.khodeshe (mohammad)     7.maro baash (habib)      8.shirin va farhad (mohammad)      9.namazoo roozeh (habib)       10.ghesseye eshgh (mohammad)        11.marde tanhaye shab (habib)        12.havaye gerye (mohammad)          13.zendegi(habib)            14.tanha(mohammad)

چگونه بفهمیم که طرف داره دروغ میگه

چشم دروغگو رسواست؟

در روزگاری که 38 درصد از روابط بین فردی بر مبنای دروغ شکل می گیرد آشنایی با مهارت های کشف دروغ،ناگزیر است
 

010134.jpg

محمد کیاسالار
پینوکیو تا دروغ می  گفت، دماغش دراز می شد و دروغش لو می رفت. در دنیای واقعی اما تشخیص دروغ و دروغگو آسان نیست. با این وجود، به نظر می رسد در روزگاری که 38 درصد از روابط بین فردی بر مبنای دروغ شکل می گیرد، آشنایی با مهارت های کشف دروغ، یک امر ناگزیر است. روان شناسان، بازپرسان، مأموران امنیتی و کارشناسان بعضی دیگر از مشاغل، استانداردهایی برای تشخیص راست و دروغ حرف ها در اختیار دارند که این هفته به برخی از آن ها اشاره می کنیم. ذکر این نکته هم ضرورت دارد که این تکنیک ها، متر و معیار قاطعی برای تشخیص دروغ و دروغگو نیستند، اما می توانند سرنخ هایی در اختیارتان بگذارند تا به صداقت حرف کسی شک کنید؛ یا اگر حس و حدستان گواهی می دهد که کسی دارد به تان دروغ می گوید، ضریب اطمینان حدسیاتتان را بالا ببرید.

۱
بیشتر دروغگوها اگر احساس کنند مشتشان دارد باز می شود، بحث را عوض می کنند و اگر علاوه بر مهارت دروغگویی، سر سوزن ذوقی هم داشته باشند، برای این کار از در شوخی و خنده وارد می شوند. اگر هم شما خودتان زحمت عوض کردن بحث را بکشید که چه بهتر. آن ها استقبال می کنند. امتحان کنید. وقتی طرف دارد روی موضع خودش اصرار می کند که: نه، من دارم راست می گویم، تو اشتباه می کنی و... برای مدت کوتاهی، بدون این که تکلیف بحث اصلی را معلوم کنید، بهانه ای بتراشید و خودتان بحث را عوض کنید. اگر او همپای شما بیاید و از این تغییر استقبال کند، بدانید که احتمالا کفة ترازویش دارد به نفع دروغگویی سنگینی می کند.

۲
بیشتر آدم ها موقع دروغگویی های چهره به چهره، از ارتباط چشمی فرار می کنند. ملاکتان را بگیرید نیمی از مدت مکالمه. یعنی اگر مدت زمان ارتباط چشمی او با شما کمتر از 50 درصد مدت زمان مکالمه بود، مشکوک شوید. اما گاهی ممکن است مثلا از بیست دقیقه مکالمه بین شما و طرف، او فقط دو سه دقیقه اش را دروغ بگوید و شما هم فقط به صحت و سقم حرف های او در همان دو سه دقیقه مشکوک باشید. در چنین حالتی، بهتر است معیارتان این باشد که: آیا در همان دو سه دقیقة مشکوک، ارتباط چشمی داشت یا نه؟ دروغگوها معمولا این ارتباط را در لحظة دروغگویی از دست می دهند. آدم باید دروغگوی قهاری باشد که برّ و برّ توی چشم طرف مقابل نگاه کند و دروغ بگوید. بعضی ها هستند.

۳
گاهی تغییر لحن یا تغییر تن صدا معیار خوبی است. بیشتر دروغگوها وقتی به بخش دروغین حرف هایشان می رسند، لحنشان عوض می شود، مِن و مِن می کنند، سینه صاف می کنند یا می گردند دنبال کلماتی از این دست: راستش، آخه، می دونی؟، خب، ببین، چه جوری بگم؟ و... و طبیعتا تبصره  اش هم این است که این کلمات، تکیه کلام آن بنده خدا نباشند.

۴
وقتی دارید به حرف های طرف مقابل گوش می دهید، به زبان بدن او دقت کنید: بیش از حد با دست هایش بازی می کند؟ تکان دادن پاهایش در حالت نشسته، افراطی است؟ دستش را مدام به سمت سر و صورت خود می برد و سرش یا پشت گوشش را مرتب می خاراند؟ بیش از حد پلک می زند؟ رنگش پریده یا سرخ شده یا... ؟ وقتی روبه روی هم بر روی یک میز نشسته اید و او دارد حرف می زند، آیا به طور ناخودآگاه فاصلة بین شما و خودش را با کتاب و روزنامه و سایر چیزهای روی میز، پر می کند؟ همة این ها می تواند سرنخ خوبی باشد برای این که حدس بزنید او دارد دروغ می گوید (مشروط بر این که رفتار غالب او را بشناسید و مطمئن باشید که این ها جزو خصوصیات طبیعی او نیست، مثلا تیک عصبی ندارد یا خجالتی نیست یا مسأله خاصی موجب نگرانی او نشده و...)

۵
شنیده اید که می گویند دروغگو کم حافظه است؟ بعضی اوقات، همین نکته کار می کند. اگر به حرف های یک دروغگو دقت کنید، به زودی خواهید دید که یک جای کار می لنگد. مثلا ضد و نقیض حرف می زند یا حرف های قبلی اش را از بیخ و بن انکار می کند و... ضمنا بعضی دروغگوها حس طنزشان فوق العاده است و گه گاه از این استعداد خدادادشان استفاده می کنند تا تشنج فضا را (به ویژه در همین مواقع ضد و نقیض گویی و امثالهم) از بین ببرند و مسیر بحث را به سمتی بکشانند که دلشان می خواهد.

 

 



۶
دروغگوها اگر حس کنند شما در راست و دروغ حرف هایشان تردید دارید، خیلی سریع و خیلی شدید می روند توی لاک دفاعی؛ آن قدر شدید که ممکن است دیگر با شما حرف نزنند و دیگر به هیچ سؤالتان جواب ندهند و اصلا خودتان را هم متهم کنند به دروغگویی. (تبصره اش هم طبیعتا این است که واقعا خودتان دروغگو نباشید، لااقل در آن قضیة مورد بحثتان.)

۷
بیشتر دروغگوها در همان لحظاتی که ارتباط چشمی شان را با شما قطع می کنند، معمولا حرکات اضافی خاصی انجام می دهند؛ حرکاتی نظیر خاراندن سر با یک انگشت، خاراندن پشت گوش به همین ترتیب و... گاهی هم دستشان را به سمت صورتشان می برند و گونه شان را لمس می کنند و یا روی بینی شان دست می کشند. به هر حال، آن چه می تواند سرنخ خوبی باشد، حرکت دادن دست به سمت سر و صورت یا گردن است (و نه مثلا به سمت قفسة سینه یا شکم) و باز هم تبصره اش این است که شخص، این حرکات را در حالت طبیعی و به صورت دائمی انجام ندهد.

۸
در حالت طبیعی، بین حرفی که می زنیم و حالتی که در چهره مان ایجاد می شود، تناسبی وجود دارد و بر شکل گیری این تناسب نیز زمان بندی خاصی حاکم است. در اغلب دروغگوها اما این زمان بندی، مختل است. تغییر حالت های هیجانی که در چهرة فرد دروغگو ایجاد می شود، معمولا دیرتر از زمان معمول بروز می کند، بیشتر از حد معمول طول می کشد و به یکباره ناپدید می شود، نه آرام آرام. در بیشتر موارد، زمان بندی طبیعی بین بیان عبارت دروغ و تغییر حالت چهره (متناسب با آن عبارت) وجود ندارد. مثلا فرد دارد هدیه ای را از شما می گیرد و می گوید: واقعا خوشحالم کردی، من نمی دانم چطور از تو تشکر کنم. اما هنوز هیچ تغییر چهره ای به وجود نیامده و موقعی که کادو باز می شود، تازه خنده به چهره اش می آید (و البته خندة طبیعی را باید بتوانید از خندة ساختگی تشخیص بدهید).

۹
دروغگوها گاهی در ابراز احساساتشان دروغ می گویند. مثلا می خندند اما خنده شان ساختگی است، گریه می کنند اما گریه شان واقعی نیست و خودشان را غمگین نشان می دهند اما غمی در دل ندارند. در تغییر چهره های ساختگی، معمولا فقط عضلات اطراف دهان تکان می خورند اما در تغییر چهرة طبیعی (ناشی از یک حس درونی) سایر اجزای صورت نیز درگیر می شوند. مثلا در یک خندة طبیعی، تمام صورت با خنده درگیر می شود: گونه ها، چانه و لب ها حرکت می کنند، عضلات پیشانی جمع می شود و حتی زیر چشم ها چین می افتد که این مورد اخیر تقریبا در هیچ خندة ساختگی دیده نمی شود.

۱۰
بازجوها معتقدند بیشتر آن هایی که دروغ می گویند، برای پاسخ گفتن به سؤالات شما از کلمات خودتان استفاده می کنند، نه از کلمات خودشان. مثلا اگر از او بپرسید: تو دیشب آن جا بودی؟ او به یک نه رضایت نمی دهد. ترجیح می دهد با حالتی حق به جانب، سؤال شما را به خودتان برگرداند: من آن جا بودم؟ یا این که یک جواب مفصل و البته با استفاده از کلمات خودتان: نه، من دیشب آن جا نبودم. کی گفته من آن جا بودم؟ آن ها بیشترشان استفاده از زبان تلویحی و غیرمستقیم را به استفاده از عبارات صریح و مستقیم ترجیح می دهند. مثلا به جای این که قاطعانه بگویند بله یا خیر ، ترجیح می دهند بگویند: من قبلا هم به این سؤال تو جواب داده ام یا مگر قبلا به این سؤالت جواب نداده ام؟

۱۱
شاید باورتان نشود، اما بعضی ها وقتی می خواهند دروغ بگویند نوع گفتارشان عوض می شود. مثلا طرف تا همین چند لحظة پیش، داشته شما را مفرد خطاب می کرده و خودمانی حرف می زده اما ناگهان لحنش احترام آمیز می شود و جمع، خطابتان می کند که: بنده قبلا هم به شما گفته بودم که اهل این کارها نیستم. نگفته بودم؟

۱۲
دروغگوهای حرفه ای معمولا زیاد حرف می زنند و به ذکر جزئیات بی اهمیت می پردازند تا رد یک دروغ بزرگ و مهم را در لابه لای حرف های ریز و بی اهمیت گم کنند. روان شناسان معتقدند بیشتر دروغگوها از سکوت یا وقفه هایی که در خلال یک گفت وگو پیش می آید، خوششان نمی آید و به همین خاطر، اغلبشان سعی می کنند این خلاها را با کلمات شتاب زده شان به سرعت پر کنند

 

 

 

چشم ها به صدا درمی آیند

مطالعة حرکات ریز چشم ها خیلی چیزها را نشان می دهد، از جمله این که کمکمان می کند میزان احتمال راست و دروغِ حرف های یک شخص را حدس بزنیم. این حرف را اولین بار ریچارد بندلر به زبانی علمی و مدون عنوان کرد. او معتقد بود که با تقسیم بندی حرکات ریز چشم ها و احتمالات رفتاری خاصی که برای هر حرکت چشمی وجود دارد، می توانیم با ضریب اطمینان بالایی حدس بزنیم حرف هایی که می شنویم، راست است یا دروغ. برخی از این موارد را می توانید در جدول زیر ببینید.
پیش فرض مهم: فرد موردنظر، راست  دست است (در افراد چپ  دست، تمام جهت های زیر را باید برعکس در نظر بگیرید).

010113.jpg

یک مثال ساده
فرض کنید برادرزادة چهار ساله تان جمله ای را از قول برادرتان برای شما نقل می کند. شما از او می پرسید: وقتی توی آن مهمانی، پدرت داشت این حرف  را می زد چه کسی خانه تان بود؟ او در حالی که چشم هایش به آرامی به سمت راست و بالا حرکت می کنند، می گوید: خاله، دایی و... در چنین موردی، بر طبق قوانین بندلر، می توانید حدس بزنید که این پاسخ، یک پاسخ ناگهانی است که احتمالا برادرزاده تان همان لحظه ساخته است (حرکت آرام چشم ها به سمت راست و بالا: تصویری که در ذهن ساخته یا مجسم می شود) و احتمال دروغ بودنش از احتمال راست بودنش بیشتر است. اما فرض کنید او در حالی که دارد به سؤال شما پاسخ می گوید، چشم هایش به آرامی به سمت چپ و بالا حرکت کنند. در چنین موردی، بر طبق قوانین بندلر، می توانید حدس بزنید که او دارد مهمانی آن شب را به خاطر می آورد و بنابراین احتمال راستگویی اش از احتمال دروغگویی اش بیشتر است.

 

تیتراژ ابتدایی تمام ماه - احسان خواجه امیری

تیتراژ ابتدایی تمام ماه - احسان خواجه امیری
 
 
توضیحات: تیتراژ ابتدایی مجموعه تمام ماه با صدای احسان خواجه امیری که بسیار زیباست
 .
مدت زمان: ۲:۲۱
.
 برای دانلود این فایل به صورت 
WMV
 و با کیفیت ۲۵۶ روی دانلود کلیک کنید
 
.
 
.
 برای دانلود این فایل به صورت
 mp3
 و با کیفیت ۱۲۸ روی دانلود کلیک کنید
 
 
 
..

 

 

SMS TOop

14 New SMS!

 یارو میاد تهرون 1 پرشیا میبینه میزنه شیششو خورد میکنه صاحبش میاد میگه مگه مرض داری ؟ طرف میگه اه مال تو بود من فکر کردم مال شوکته

 یه روز دل تصمیم می گیره سنگ شه تا دیگه عاشق نشه میره و سنگ می شه و میره قاطی سنگ ها اما اونجاهم عاشق یه سنگی می‌شه

 

اگه مردنگی رنگ باخته
اگه عشق فراوش شده
لگه همی مردم نامرد شدن
اگه دخترها بی معرفت شدن
اگه زندگی بی معنا شده
به تو چه مربوطه تو فقط جواب اس ام اس منو بده

 

 چشمات وقتی زیباست که مال اشک باشه. اشک وقتی زیباست که مال عشق باشه. عشق وقتی زیباست که مال تو باشه. تو وقتی زیبایی که دستت تو دماغت باشه

 

 میگم مرسی، بهش برسی، با کومپرسی، نگی به کسی، منو میبوسی؟ اگه نبوسی! خیلی لوسی

 

 اگه یه روز تو خیابون از کنار یه گنجشک رد شدی اون نپرید فکر نکن دوستت داره بدون تو رو آدم حسابت نکرده

 

 آرزو می کنم
زندگی مال تو….مرگ مال من
راحتی مال تو….گرفتاری مال من
شادی مال تو…..غم مال من
همه مال تو ولی تو مال من

 

 قابل توجه آقا پسرای باحال
خصوصیات دخترا
1. تا زبونشون باز میشه عوض مامان بابا میگن شوهر!!
 2.حالشون از پسرا به هم میخوره ولی نمی دونم چرا 666 تا دوست پسر دارن
 3.اگه خونشون آتیش بگیره بین بابا و لوازم آرایش حتما لوازم آرایش و انتخاب می کنن!
4.نون شب ندارن بخورن ولی پول عمل دماغشونو ردیف میکنن!
 5.همه خوشکل و خوش هیکلن(خدایا منو بخاطر این دروغم ببخش)
6. از 8 تا 20 سالگی شونصدتا دوست پسر داشتن که هیچ کدوم درکشون نمیکردن
( امید وارم به خانم ها برنخوره و فقط به این مطلب به عنوان یک مزاح و شوخی برخورد کنند)

 

 من بیمارستانم نگران نشو . من تصادف کردم . تا فردا مرخص میشم . دکتر میگه شونت شکسته . دیگه خوب نمی شه باید برم یه برس دیگه بخرم

 

 میدونی چرا وقتی گریه میکنی چشمت رو می بندی؟
وقتی میخوای بخندی،وقتی میخوای کسی رو ببوسی وقتی میخوای تو رویا بری چشمت رو می بندی؟
چون قشنگترین چیزای این دنیا دیدنی نیستند

 

ایشاالله با هم میرم بهشت تو بخاطر اینکه روی زمین یه فرشته بودی و من بخاطر اینکه با یه فرشته روی زمین دوست بودم

 

 فاصله ها : از نفرت تا علاقه یک محبت . از دشمنی تا دوستی یک لبخند . از جدایی تا پیوند یک قدم
از دوری تا صمیمیت یک اس ام اس

 

 از جلوی گل فروشی رد می شدم دیدم زیبا ترین گلش نیست SMSزدم ببینم کجایی

 

 اگه به من 60 ثانیه وقت بدی بگی بگو... میگم تو 10 ثانیه اول به یادم باش و50 ثانیه رو میدم به تو...تا تو برام حرف بزنی چون تو برام مقدسی

جوجو

اینم از جوجو