JOJO همه چی داره تو بگو چی نداره

به علت مشکل تو قالب قبلی فعلاً .......

JOJO همه چی داره تو بگو چی نداره

به علت مشکل تو قالب قبلی فعلاً .......

مسابقه تلفنی باحال ایرانی

 
توجه: مطلب زیر مخصوص ایرانی های مقیم داخل کشور میباشد(یکی از مسابقات تلویزیونی-تلفنی میباشد). از همه ایرانی های مقیم خارج از کشور،مخ های فراری،مهاجران غیر قانونی و ...
* الو؟
@الو، سلام، خواهش میکنم خودتونو معرفی کنید
* سونیتا ساندیس نژاد هستم،28 ساله و دکترای فیزیک اتمی گرایش اسب دوانی دارم!کارشناس مسائل خاور میانه هم هستم!از روستای قمر آباد بالا.
[بعد از کلی چاق سلامتی و صحبت های اضافه آقایِ مجری در مورد اینکه هوای روستاتون چطوره و اوقات فراغت خودتون رو چطوری میگذرونید و اینا بالا خره توی گوشی به آقای مجری میگن توله سگ مسابقه رو شروع کن و....]
@خب ،اگه موافقید مسابقه رو شروع کنیم.چه شماره ای رو انتخاب میکنید؟
* به نیت 14 معصوم شماره 22 رو انتخاب میکنم!
@شماره  22 باز میشه و بله خانه بازیها.کدوم بازی رو انتخاب میکنید؟
* تصویر شناسی.
@خب خانم ساندیس نژاد تصویری که میبینید مربوط به کدام گزینه هست؟
الف-پرتره ای از عیسی ترائوره
ب-دندان های کرسی کروکودیل
ج-کودکی آنجلینا جولی
د-تصویری از شیخ پشم الدین آقایی نیکبخت زاده!
 
...سکوت...
 
و باز هم سکوت
 
@عجله کنید وقتتون داره تموم میشه
* میشه راهنمایی کنید؟
@تصویر یه حیوونه!تو کدوم گزینه یه حیوون هست؟
* فکر کنم گزینه چهارم درسته!!!
@اشتباه بود.جواب گزینه 2 بود.15 ثانیه از زمان شما کسر شد!خب حالا چه شماره ای رو انتخاب میکنید؟
* شماره 17
@بله خانه شماره 17 مربوط به معارف اسلامیه.و اما سئوال:13 رجب چه روزی است؟
الف-تولد حضرت علی (ع)
ب-تولد عیسی ترائوره
ج-روز جهانی مبارزه با مواتٌ مخدر!
د-روز ملی شدن صنعت نفت
* اااااممممم، سخته یه کم کمک کنید!
@ببینید از بین گزینه الف و ج یکی رو انتخاب کنید...
* میشه بیشتر کمک کنید؟
@بعله درست گفتید گزینه الف!!!!
@کامپیوتر جان سئوال بعدی رو بده! سئوال بعدی: قبر خواجه حافظ شیرازی در کجای ایران واقع است؟
الف ?شیراز
ب-گزینه الف درست است
ج-گزینه الف و ب درست است
د-هیچکدام!
* (شرکت کننده با اطمینان):گزینه چهارم!
@میریم که ببینیم پاسخ درست رو.....خیر گزینه درست گزینه الف بود و شما 30 ثانیه رو از دست دادید!خب 10 ثانیه دیگه فرصت دارید.ادامه میدید یا اینکه 2750 تومان جایزه رو از ما قبول میکنید؟
* اااامممممم آقای مجری کمک کنید!
@در این مرحله نمیتونم کمکی کنم....میفروشید یا ادامه میدید؟
* ادامه میدم
@بسیارخب چه شماره ای رو انتخاب میکنید؟
* به خاطر شبکه 3 شماره 5!!!!
@وشماره 5 و میریم که آخرین انتخاب این شرکت کننده رو ببینیم و بعععله......... بلللللللللللللللللله ..... خانه جایزه!از بین شماره 1 تا 5 یکی رو انتخاب کنید....
* شماره 2
@خب من این شماره رو 2000 تومن میخرم!
* نه نمیفروشم
@2350 تومن
* نه.برید بالاتر
@خب باشه 2400 تومن میخرم و با شماره 4 عوض میکنم!
* نه مرسی نمیخوام.اصلاًنمیفروشم...
@بسیارخوب بازش میکنم و................ بععععله تبریک میگم مبارکتون باشه شما برنده کمک هزینه عمل دماغ شدید!امیدوارم دماغ جدیدتون مبارکتون باشه!

فرق دخترها و پسرها برای کشیدن پول از عابر بانک!

فرق دخترها و پسرها برای کشیدن پول از عابر بانک!

پسرها
با ماشین میرن دم در بانک، پارک میکنن، میرن دم دستگاه عابر بانک
کارت رو داخل دستگاه میذارن
کد رمز رو میزنن، مبلغ درخواستی رو وارد میکنن
پول و کارت رو میگیرن و میرن

دخترها
با ماشین میرن دم بانک
در آینه آرایششون رو چک میکنن
به خودشون عطر میزنن
احتمالاً موهاشون رو هم چک میکنن
در پارک کردن ماشین مشکل پیدا میکنن
در پارک کردن ماشین خیلی خیلی مشکل پیدا میکنن
بلاخره ماشین رو پارک میکنن
توی کیفشون دنبال کارتشون میگردن
کارت رو داخل دستگاه میذارن، کارت توسط ماشین پذیرفته نمیشه
کارت تلفن رو میندازن توی کیفشون
دنبال کارت عابربانکشون میگردن
کارت رو وارد دستگاه میکنن
توی کیفشون دنبال تیکه کاغذی که کد رمز رو روش یاداشت کردن میگردن
کد رمز رو وارد میکنن
دو (2) دقیقه قسمت راهنمای دستگاه رو میخونن
کنسل میکنن
دوباره کد رمز رو میزنن
کنسل میکنن
دوست پسرشون رو صدا میزنن که کد صحیح رو براشون وارد کنه
مبلغ درخواستی رو میزنن
دستگاه ارور (خطا) میده
مبلغ بیشتری رو درخواست میکنن
دستگاه ارور (خطا) میده
بیشترین مبلغ ممکن رو در خواست میکنن
انگشتاشون رو برای شانس رو هم میذارن
پول رو میگیرن
برمیگردن به ماشین
آرایششون رو توی آینه چک میکنن
توی کیفشون دنبال سویچ ماشین میگردن
استارت میزنن
پنجاه متر میرن جلو
ماشین رو نگه میدارن
دوباره برمیگردن جلوی بانک
از ماشین پیاده میشن
کارتشون رو از دستگاه عابر بانک بر میدارن. (این پسرا حواس نمی زارن واسه آدم
سوار ماشین میشن
کارت رو پرت میکنن روی صندلی کنار راننده
آرایششون رو توی آینه چک میکنن
احتمالاً یه نگاهی هم به موهاشون میندازن
می ندازن توی یه خیابون ، وای اشتباه
برمیگردن
میندازن توی خیابون درست
پنج کیلومتر میرن جلو
ترمز دستی رو آزاد میکنن. (میگم چرا انقدر یواش میره
...
__________________

از تمام دختر خانم های ترشیده مچکرم که

کلی فوش برای ما فرستادن ! نشون میده جای

پیشرفت دارینا !!!!!

 

یکی مدیر روش های دختر آزاری

سلام به همه عزیزان امروز  یکی از روش های دختر آزاری رو براتون می خوام بنویسم !

چه زمونه ای شده ای خدا ! دخترهای این زمونه که دوست پسر نمی خوان ! پسری می خوان که ماشین داشته باشه با یه زنگ به پسره پیشه دختره باشه (در اصل آژانس ) تا پاهای بلوریش که از پای مرغ باریک تره خسته نشه !!!

این 2 خطه بالا دردو دله من با خدا بود . حالا پسرای عزیز روش های ضایع کردن دخترهارو بهتون آموزش می دهم ! البته بلا نسبت بعضی ها این موجودات خوش خط وخال ضایع خدایی هستن !

یکی از چیزهایی که شما پسر ها روزانه باهاش سروکار دارید اینه که با ماشین رفتین بیرون دارین خیابون هارو متر می کنید که ناگهان چشمتون به یکی از همین موجود فضایی ها می خوره ( دخترهای امروزی طوری آرایش می کنن که از مریخ آمدن ! ) طوری هم نگاهتون می کنن که با نگاهشون می گن ! آقای محترم میشه من رو سوار کنید - مخم رو هم 4 راه بعدی بزنید - 2 تا کوچه اون ورتر بهم پیش نهاده دوستی بدین !

شما پسر ها در این مواقع اگه می خواهید موجود فضایی رو ضایع کنید باید این روش رو پیاده کنید :

شما ماشین رو می زنید بقل که خانوم خانومارو سوار کنید و اونم خدا خواسته با کله سوار ماشین میشه

و شما هم مثل یک پسر جنتل من و با شخصیت به مسیره خودتون ادامه می دید و یک موزیک می گذارید

احتمال زیاد به شما می گه چی آهنگ قشنگی ! شما هم در جواب می گویید  جدی ؟ شما هم خوشتون میاد

اونم برای اینکه دل شمارو یه نمور به دست باره میگه آره . شما هم در جواب میگین من اصلا خوشم نمی یاد

و ضبط رو خاموش می کنید در مرحله اول اینجاست که میگن اونجای طرف داره می سوزه .  حالا شما سر صحبت رو باز کنید اسم و شجره نامه طرف رو ازش بپرسید  وقتی دیدین صحبت ها گل گرفت 4 راه بعدی دختررو

پباده کنید کرایه ماشینم ازش بگیرید . ( طرف با ابن کار قهوه ای می شود )  این کار یکی از بهترین کارها برای

ضایع کردن هستش .

ولی اگه می خواهید همیشه دخترهارو ضایع کنید هرچی که اونها می گن شما مخالفش رو انجام بدین .

 

راستی چند شخصیت نظامی کشور گفتند قدرت تخریب ضربه سره دخترها

از تخریب  موشک شهاب 3 بیشتر است !!

 

بخند و از خندیدن دیگران شاد باش جوک

سه دیوانه هم اتاقی بودن، یک روز خبر آوردن که دوتاشون بالا و پایین می‌پرن و میگن: ما سیب‌زمینی هستیم و داریم تو روغن سرخ میشیم ولی سومی ساکت نشسته! رئیس تیمارستان هم طبق معمول رفت که  این دیوونه رو مرخص کنه. ازش پرسید: تو چرا با دوستات نیستی؟ دیوونه سومیه هم میگه: آخه من کف ماهیتابه چسبیدم!

 

 

پسره به مامانش میگه: نمی‌دونستم که بابا اینقدر ترسوئه؟ مامانش میگه: از کجا فهمیدی عزیزم؟ پسره میگه: آخه شبهایی که تو نیستی، بابا میره خونه همسایه می‌خوابه!

 

یه آبادانیه میره پیش خیاط و میگه: یه شلوار سی مو میدوزی که سه لنگ داشته بید؟ خیاط میگه: سی چی سه لنگ؟ یارو میگه: دو تا سی دولنگم یکیش سی شیلنگم!

 

 

یه رشتیه میره شهر که شناسنامه بگیره، بهش میگن: باید عکس داشته باشی. میره عکاسی.عکاس بهش میگه: این چه سر و وضعیه؟ باید یه کم درستت کنم. خلاصه یه کم ‌سر و وضع یارو رو مرتب می‌کنه و عکسشو می‌گیره. وقتی عکس‌ها آماده می‌شن یارو میگه: ای منم؟ عکاس میگه: آره، یارو میگه: یکیش بدین ببرم واسه زنم. عکس رو ور می‌داره و می‌بره پیش زنش و میگه: اگه گودی (گفتی) ای کیه؟ میگه: شاهه؟ میگه: نه، میگه: وزیره؟ میگه: نه؟ میگه: استانچاره؟ میگه نه، یه راهنماییت مکنم، کسیه که هرشب پیشت می‌خوابه! زنش میگه: ها، خو زوتر ایگدی(میگفتی). رییس پاسگاهه!

 

 

پلیس، خطاب به یه رشتی: اینجا ماهی‌گیری قدغنه! رشتی: ولی اینجا تابلو نزدین! پلیس: نزدیم که نزدیم، زود باش از بالای اون آکواریوم بیا پایین!

 

 

به یه ترکه میگن: ترمز ABS چیه؟ میگه تو سرعت‌های زیاد و سر پیچ‌های خطرناک، کار حضرت ابوالفضل رو می‌کنه!

 

 

از حجله عربه صدای جیغ میاد بیرون، همه دست میزنند و کل می‌کشند. عربه میاد بیرون و میگه: چه خبرتونه؟ تازه نشونش دادم!

 

 

یه ترکه مست می‌کنه و میگه: ولم کنین، میخوام برم شورت زنم رو در بیارم! بهش میگن: حالا چرا مال زنتو؟ میگه: آخه کشش کمرم رو اذیت می‌کنه!

 

یه ترکه میره دزدی، تفنگو میزاره پشت گردن یارو و میگه: تکون بخوری با لگد میزنم تو باسنت!

منشی تلفنی باحال

در عصر ارتباطات جایگاه تلفن محفوظه و در تلفنهای امروزی جایگاه «منشی تلفنی» هم مشخص!

           هر کس روی پیغام گیر تلفن خود جملاتی را ادا می کنه تا به شما بفهمونه که باید برای او پیغام بگذاری .

حالا تصور کنید اگر تلفن و منشی تلفنی در عصر شاعران قدیمی کشورمان وجود داشت چه پیغام هایی را می شنیدیم:

                            منشی تلفنی حافظ:

      رفته ام بیرون من از کاشانه ی خود،غم مخور

                     تا مگر بینم رخ جانانه خود ،غم مخور

      بشنوی پاسخ ز حافظ گر که بگذاری پیام

                   آن زمان کو باز گردد خانه خود،غم مخور

                          

                            منشی تلفنی سعدی:

     از آوای دل انگیز تو مستم

                       نباشم خانه و شرمنده هستم

     به پیغام تو خواهم گفت پاسخ

                       فلک گر فرصتی دادی به دستم

 

                            منشی تلفنی فردوسی:

    نمی باشم امروز اندر سرای

                     که رسم ادب را بیارم به جای

    به پیغامت ای دوست گویم جواب

                      چو فردا بر آید بلند آفتاب

 

                           منشی تلفنی خیام:

   این چرخ فلک عمر مرا داد به باد

                      ممنون توام که کرده ای از ما یاد

   رفتم سر کوچه منزل کوزه فروش

                     آیم چو به خانه، پاسخت خواهم داد

                        

                         منشی تلفنی مولانا:

   بهر سماع از خانه ام ، رفتم برون،رقصان شود

                    شوری بر انگیزم به پا، خندان شوم، شادان شوم

   بگو به من پیغام خود ،هم نمره و هم نام خود

                   آیم تو را پاسخ دهم ، جان تو را قربان شوم

 

     این هم پیغامی که روی منشی تلفنی خودم میذارم

  شرمنده از آنیم که خارج ز سراییم

                      تا با تو سلامی و علیکی بنماییم

  گر لطفی کنی نمره و پیغام گذاری

                      پاسخ دهیم ای دوست به وقتی که بیاییم

جوک...جک...لطیفه.........

جوک



 



      به معتادی گفتند با 45 و 46 و 47 و 48 جمله بساز. گفت : چلا پنجه می کشی؟ چلا شیشه می شکنی؟ چلا هف نمی زنی ؟ چلا هشتی ناراحت؟



      اصغرآقا اواخر عمرش به زنش گفت : خانم جان بعد از رفتن من به من خیانت نکنی که استخوانهام تو گور بلرزه ! زنش هم گفت چشم. مدتی بعد مرد به خواب زنش آمد و گفت : تو اون دنیا به من می گن اصغر ویبره!



     غضنفر رفت مغازه وگفت ببخشید شما از اون کارت پستال ها دارید که نوشته : عزیزم تو تنها عشق من هستی؟ مغازه دار گفت بله داریم. غضنفر گفت پس 16 تا از اون کارتها رو محبت کنید!



      پسری از سربازی برای پدرش این طور تلگراف زد : " من کاظم پول لازم " پدرش هم در جواب گفت : " من تراب وضع خراب !"


 


              غضنفر ماه رمضان زولوبیا گرفته بود و گذاشت رو طاقچه و بعد مشغول نماز شد. یه دفعه متوجه شد پسرش سراغ زولوبیاها رفته. موقع قنوت گفت : ربنا آتنا فی الدنیا الحسنه ... کسی به زولوبیا دست نزنه!   


 


 مردی بدهی و قرض زیاد داشت رفت ماشین مدل بالا خرید! زنش پرسید : آخه مرد با این وضعی که ما داریم چه وقت ماشین مدل بالا خریدن بود؟ مرد گفت : ماشینو خریدم تا سریع تر بتونم از دست طلبکارها فرار کنم!!!


             یه بار بچه ای از پدر خسیسش ده هزار تومان پول خواست . پدر گفت : چی ؟ نه هزار ؟ هشت هزارو می خوای چه کار؟ تو هفت  هزار هم زیادته چه برسه به شش هزار! بابام به من پنج هزار نداده که حالا من به تو چهار هزار بدم. حالا سه هزارو می خوای چی کار؟ دوهزار کافیه ؟ بیا این هزار تومنو بگیر.بچه می شماره می بینه پانصدتومنه!!!


                 ملانصرالدین داشت سخنرانی می کرد که : هرکس چند زن داشته باشد به همان تعداد چراغ در بهشت برایش روشن می شود. ناگهان در میان جمعیت ، زن خود را دید. هول کرد و گفت : البته هرگز نشه فراموش لامپ اضافی خاموش.


 


نامه یه عرب به gf ش

نامه یه عرب به gf ش
 
 
یا ایــــها المــعشوق , بعد از السلام و الاحوال پرســی انـا
امیـدوارم که مزاجک عین الصحت و السلامت بوده باشد .
و اگر انـــت از احـوال انا خواســته باشـی لاملال لنا سوای
فراقــک , کـــه ان هم انشــــــا الله تعالی فی همـــین ایام
دیدارنا و مرادنا حاصلوننـا . باری یا ایها العزیز انا فــی آتش
العـشق کمثـل الماهیتابه میـــسوزم! و جلز و ولزنا درآمده.
فی کـــل شبها که انا ســرم را علی المتــــــــکا میگذارم ,
اشــــــــــــــــــکنا کمثل الرودخـــــانه جاریه" علی البـــستر
و آه سوزاننی بســـــــــــــــوی آسـمان صعودن !
الهی انا قربـــــــــان انت بروم . انا قسم میخورم بجاننی و
بجانک که فی کـــل شبها ابدا" خواب فـــــــــــی چشماننا
لا داخـــــلون و اغـــلب الی صبح بیــــدارون و گریـــــه زارون
فی هجرک .
انا قربان چــــشم و ابرویت بروم و جـــــــــان ناقابل الحقــیر
فدای بدن ابیضت بشود !
بـخدا رنگم من هجرانک کمـــــثل الزردچوبه اصفر شــــــده
و قلبنــــــا کمثل الآلبالـــو احمر گردیده .
" آه ... آه یاویلنا کــه هــــــــــــر نصفه شب بیادکم یوقوقو !
یعنـــی وق وق !
میـکنم و هرچه نامه جات العاشقانه بسوی انت ارسالون
هیچ لاجـــوابون گویا انا را آدم لا حسابون !!! "
به جان انت که از جان الحقیر عزیزتر است قلبنا فی فراقک
مـــجروح و لباب قلبنا بروی انت مفتوح !

انا نمیدانم که چرا از من فرارون ! در صورتی کـــــــه انا من
العشـقک بیقرارون گویا لارحم فی قلبک !!!
انــــــــــــــا هستم واحد(اون) جوان(اون) الباسواد و صاحب

المعلومات الکثیره . بــا تــــــــــمام این احوال حاضرم حلقه
العبودیت و الچاکری ترا فی الگوشم آویزاننا!
رحـــــم .... ارحم ! یعنی رحم کن نگذار من(
men
) جفائک
خودم را با اربـــع نـخود تریاک یقتلون !!!
انا دیـــــگر طاقت الفراغ ندارم و به وصالک مشتـاقون ولـی
خداوند به قدر مثقال ذره وفا فی وجودک لا آفریده !!!
انــــــــــــــا تا ثلاث ماه دیگر مرتبا" فی هر هفته واحد نامة
العاشقانة بـرای انـت مینویسم ! تا بحال زارنا متــــفکرون
و چنانچه باز هم بر درد دلـم لا یرسون آنــقدر اشکنا مـــن
الچشمنا سرازیرون تا جـــــــــــان آفرین تسلیمون !!!
آنکه من الفراقک زردا" و لاغرون
الجوان الضعیف الخفیف الکثیف !