من بهت شک دارم
به روش اراذلی یا جواتی مرد : صد بار نگفتم وقتی من نیسم نرو بیرون ! ها ؟؟
زن : غلط کردم ! گه خوردم ! توروخدا نزن مرد : چرا تیلیفون همش اشغاله ؟! با کی لاس میزنی عوضی ؟ - زن : به خدا اگه این تلفن نباشه از تنهایی دق میکنم مرد : به چپم که دق میکنی ! خودت بمیری بیتره ! خونتم نمیوفته گردن ما زن : خداااااااااااااا ! منو بکش راحتم کن مرد : از صب تا شب جون میکنم که یه لقمه نون بیارم تو این خونه ! نمیشه یه شب نشاشی تو اعصاب ما ؟؟!! ها نمیشه ؟ زن : به خدا دیگه نمیتونم ... دیگه بسه ... میرم خونه بابام مرد : ای شاشیدم تو صفحه اول شناسنامه بابات ... هرررررررررررررری به روش رشتی - ته غیرت
مرد : خانوم جان ببخشیدا ! عذر میخواما ! شما دیشب تا حالا کجا بودین ؟
زن : خونه عفاف ! مشکلیه ؟ مرد : نه خانوم جان خیلیم خوبه ! بالاخره شما هم استخدام دولت شدی زن : ببینم کسی به من زنگ نزد !؟ مرد : عباس آقا جند بار زنگ زد ! گفتم نیستی ! کلی فوش داد بهت زن : بابا جون یکم هم بکش یه کاری دستو پا کن واسه خودت مرد : خانوم جان هر چی شما بگی ! اصلا اگه شما بخوای شبا تو کوچه میخوابم زن : لوس نکن خودتو حالا ! پاشو اون ?? کیلو کون رو تکون بده یه چایی ور دار بیار مرد : چشب خانوم جان ! میخوای دو تا بیارم اصن ؟ زن : راستی ببین امشب ساعت ? قرار دارم اون شورت گول گولیمو شستی؟ مرد : خانوم جان جسارته ها ! فضولیه ! با کی قرار دارین ؟ زن : با عباس اقا ! به تو ربطی داره ؟ مرد : آها خانوم جان خیالم راحت شد ! منو عباس آقا نداریم که زن : ولی خودمونیما دماغت خیلی ضایست مرد : چی ؟! چی ؟! دماغ من ؟! توهین میکنی ؟! دماغ مسئله ناموسی نیست که بشه به همین راحتی ازش گذشت ! اصن خانوم جان من میرم خونه ننم زن : به سلامت ! عباس از تو کمد بیا بیرون به روش ترکی - نمنه
مرد : فکر کردی من نمیدانم ؟! فکر کردی من خرم ؟! شعور دارم ؟
- زن : ببین من هیچ گونه بیگناهم ! کاری نکردم مرد : آخه من بدون بی دلیل که بهت گیر نمیدم ! میدم ؟ زن : اونشو من نمیدونم ! فقط اینو بگم که من به تو وفادارم مرد : الله اکبر ! خود درخت کرم میریزه ها ! خجالت بکش زن زن : اگه باورت نمیشه خوب طلاقم بده مرد : بیبن کشیدن تو به دادگاه واسه من مثل کشیدن مو از ماسته زن : من به این چیزاش هیچ کاری بیلمیرم مرد : ای پوخ گویوم سوزون آقزووا زن : سیکتیر بابا به روش سوسولی - ایش
مرد : چرا انقد دیر کردی ؟ دلم هزار را رفت ! آرایشگاه نبودی مگه ؟ زن : اوا این چه سوالیه ؟ خب معلومه آرایشگاه بودم ! مگه به من شک داری ؟ مرد : چه حرفا میزنی !! من به تو بیشتر از خودم اعتماد دارم زن : آخه میدونی چی شد ؟ از آرایشگاه تا خونه پیاده اومدم که آرایشم خراب نشه مرد : اوا خوب کردی ! انقد نگران شدم ! فکر کنم فشارم افتاده پایین زن : آخ بمیرم الهی ! تو راه که میومدم یه چند تا از این عوضیای جلف لجن بهم تیکه انداختن منم جوابشونو ندادم مرد : خوب کاری کردی ! از این آدما خیلی زیاد شده ! فقط بلدن جلف بازی در بیارن زن : حالا تو خودتو خیلی ناراحت نکن بچت میوفته مرد : اوا خیلی بدی تو |
آیا میدانستی !!!
آیا میدانستی 50 درصد جمعیت جهان هیچگاه در طول حیات خود از تلفن استفاده نکرده است؟
آیا میدانستی که مزه سیب، پیاز و سیب زمینی یکسان میباشد و تنها بواسطه بوی آنهاست که طعم های متفاوتی می یابند؟
آیا میدانستی که آدولف هیتلر گیاهخوار بوده است؟
آیا میدانستی سالانه 500 فیلم در امریکا و 800 فیلم در هند ساخته میشود؟
آیا میدانستی که فیلها قادرند روزانه شصت گالن آب و دویست و پنجاه کیلوگرم یونجه مصرف کنند؟
آیا میدانستی که از 294 کشور جهان، صد و بیست کشور آن مجازات اعدام را ندارند؟
آیا میدانستی قلب انسان بطور متوسط صد هزار بار در سال میتپد؟
آیا میدانستی که یک کوه آتشفشان قادر است ذرات ریز و گرد و غبار را تا ارتفاع پنجاه کیلوکتری به فضای اطراف پرتاب کند؟
آیا میدانستی که کانگوروها قادرند 3 متر به سمت بالا و 8 متر به سمت جلو بپرند؟
آیا میدانستی بزرگترین مجسمه بودا در چین قرار دارد که بلندای آن چهارصد و شانزده متر و پهنای آن شصت و هشت متر میباشد؟
آیا میدانستی که در عطسه ی کنترل نشده از طرف یک شخص بیمار پنج هزار قطره های ریزی که حاوی ویروس میباشد در فضا پخش میشود؟ | |
Shakespeare: شکسپیر: |
Optimist: خوشبین: |
Suspicious: شکاک: |
Impatient: ناشکیبا: |
Patient: صبور: |
Playful: خوشگذران: |
C++ Programmer(برنامه نویس C++): |
Animal-Rights Activist: فعال دفاع از حقوق حیوانات: |
Lawyers: وکلا: |
Bill Gates: بیل گیتس: |
Biologist: زیست شناس: |
Statisticians: آمارشناسان: |
فروشنده: |
Schwarzenegger's fans: طرفداران آرنولد: |
Insurance agent: نماینده بیمه: |
Physician: فیزیکدان: |
Mathematician: ریاضیدان: |
Nowadays' style: مدل امروزی: |
If you love someone اگه عاشق کسی شدی، |
ضدحال یعنی وقتی منتظر فیلم مورد علاقت هستی برق بره
ضدحال یعنی بعد از کلی مصیبت که بابات برات موبایل ثبت نام کرده همه سیمکارتا بیاد جز مال تو
ضدحال یعنی روز تولدت bf-ات جلوی دوستات فقط یه شاخه گل بهت بده و تو هم جلو همه سوسک بشی
ضد حال یعنی نهم شدن پرسپولیس
ضد حال یعنی gfببری خونه بابات بیاد
ضد حال یعنی میلایه مارشال به دستت نرسه
ضد حال یعنی علی انصاریان+فرشید کریمی
ضدحال یعنی gf-تو بیرون با یه پسر دیگه ببینن
ضدحال یعنی یه جلسه سر کلاس نری فقط همون یه جلسه استاد حضور غیاب کنه
ضدحال یعنی با شکم گرسنه بری تو صف ژتون تموم کرده باشن!
ضدحال یعنی یه هفته قبل از اینکه جشن تولد بگیری خاله مامانت فوت کنه
ضدحال یعنی قبض تلفن بیاد ....... تومن
ضدحال یعنی بعد از کلی مخ زدن تو اینترنت همینکه بیای به نتیجه برسی اشتراکت تموم بشه
ضدحال یعنی با.۹.۷۵ افتادن
ضد حال یعنی یه مانتو خوشگل بخری همون روز اول گیر کنه به صندلی پاره بشه
ضدحال یعنی صبح ساعت ۷ بری سر کلاس استاد نیاد
ضدحال یعنی شرطی بیدل بزنی امتیازت بشه ۲۵
ضدحال یعنی بعد اینکه کلی افه زبان اوومدی نمره زبانت بشه۱۰
ضدحال یعنی داداش کوچیکت ۲شاخه مودمو اشتباهن بزنه تو پریز برق
ضد حال یعنی بری عروسی خانمها و اقایون جدا باشن
ضدحال یعنی تو اتاقت فیلم نگاه میکنی همینکه میرسه جای.........مامان بیاد تو
ضدحال یعنی history پاک نکنی همه ایمیلاتو داداشه فضولت بخونه
ضدحال یعنی نفر ۱۱کنکور شدن
ضدحال یعنی کارگردان شدن حنا مخملباف
ضدحال یعنی خواننده شدن میناوند
ضدحال یعنی پژو RD
ضدحال یعنی فیلم ژاپنی
ضدحال یعنی id caller داشتن
ضدحال یعنی عشق یه طرفه
ضدحال یعنی گل خوردن
ضدحال یعنی صبح روزی که با دوستات میخوای بری کوه بارون بیاد!
ضدحال یعنی از سرویس دانشگاه جا موندن
ضدحال یعنی با ماشین بابا جریمه شدن
ضدحال یعنی سلام کنی جوابتو ندن
ضدحال یعنی عینکت سر جلسه امتحان بیفته زمین بشکنه
ضد حال یعنی سر جلسه امتحان خدکارت تموم بشه
ضدحال یعنی با gf-ات بری کافیشاپ دخترخالتو ببینی
ضدحال یعنی تاکسی سوار شی وسط راه بنزین تموم کنه
ضدحال یعنی دفترچه تلفنتو گم کنی
ضد حال یعنی اونیکه خیلی دوستش داری رو نتونی ببینی
شاعر میگه: چرا عاقل کند کاری که بعداَ خود به خود گوید خودم کردم که لعنت بر خودم بادا بادا مبارک بادا....
یه روز یه ترکه میره دکتر !
میگه:آقای دکتر من شبها خواب میبینم که دارم با خرها فوتبال بازی میکنم.
دکتر چندتا قرص به ترکه میده و میگه: از امشب بخور کم کم خوب میشی?
ترکه میگه: نمیشه از فردا بخورم؟آخه امشب فیناله !!!
نگاهم با نگاهت کرد برخورد
خدامرگت بده حالم به هم خورد
یه روز یه عنکبوت قرص اکس می خوره پتو میبافه
از یه آمریکایی میپرسند چرا اومدین عراق میگه چون امام حسین طلبید !!
میگن کی میرید؟ میگه : هروقت امام رضا طلبید !!!
خدا آخر و عاقبت این سمی ناهارا رو ختم به خیر کنه
زن غضنفر از غضنفر می پرسه: اگه من مردم تو چکار می کنی؟ غضنفر با حالت رومانتیکی می گه : هیچی دیوونه می شم. زن غضنفر می گه : نه بابا مطمئنم که یه زن دیگه میگیری. غضنفر می گه : نه بابا دیگه اینقدر دیوونه نمی شم!!!
ترکه میگه کاستس بیلیانا مینی ستیبا با چی؟!
دنیا رو بدون خانوما تصور کنین:
بازارا خلوت
پولا اضافه
خیابونا خلوت
شیطون بیکار
مخابرات ورشکسته
همه میرن بهشت!
ترکه داشته نماز می خونده میگه :
قل هو الله احد
الله صمد
نمی دونم یلم به یولد بود
یا یولم به یلد!
مطب دکتر | |
یه روز صبح یه مریض به دکتر جراح مراجعه میکنه و از کمر درد شدید شکایت میکنه. دکتره بعد از معاینه ازش میپرسه «خب، بگو ببینم واسه چی کمر درد شدی؟» مریض پاسخ میده: «محض اطلاعتون باید بگم که من برای یک کلوپ شبانه کار میکنم. امروز صبح زودتر به خونهم رفتم و وقتی وارد آپارتمانم شدم، یه صداهایی شنیدم! وقتی وارد اتاق شدم، فهمیدم که یکی توی خونه بوده!! در بالکن هم باز بود. من سریع دویدم طرف بالکن، ولی کسی را اونجا ندیدم. وقتی پایین را نگاه کردم، یه مرد را دیدم که میدوید و در همان حال داشت لباس میپوشید. من یخچال را که روی بالکن بود گرفتم و پرتاب کردم به طرف اون!! دلیل کمر دردم هم همین بلند کردن یخچاله.» مریض بعدی، به نظر میرسید که تصادف بدی با یک ماشین داشته. دکتر بهش میگه «مریض قبلیِ من بد حال به نظر میرسید، ولی مثل اینکه حال شما خیلی بدتره! بگو ببینم چه اتفاقی برات افتاده؟» مریض پاسخ میده: «باید بدونید که من تا حالا بیکار بودم و امروز اولین روز کار جدیدم بود. ولی من فراموش کرده بودم که ساعت را کوک کنم و برای همین هم نزدیک بود دیر کنم. من سریع از خونه زدم بیرون و در همون حال هم داشتم لباسهام را میپوشیدم، شما باور نمیکنید؛ ولی یهو یه یخچال از بالا افتاد روی سر من!» وقتی مریض سوم میاد به نظر میرسه که حالش از دو مریض قبلی وخیمتره. دکتره در حالی که شوکه شده بوده دوباره میپرسه «از کدوم جهنمی فرار کردی.....!!!!» «خب، راستش من بالای یه یخچال نشسته بودم که یهو یه نفر اون را از طبقهء سوم پرتاب کرد پایین...» عشق پیری گر بجنبد سر به رسوایی زند | |
بخون حالشو ببر | |
معتادی که در حال کشیدن سیگار بود، میگوید: یه ژمین لرژه هم نمیاد که خاکشتر شیگارم بیفته! سه نفر به جزیره آدمخوارها رفتند. آدمخوارها آنها را گرفتند و در دیگ آب جوش انداختند. کمی بعد در اولین دیگ را برداشتند دیدند اولی از ترس مرده. در دیگ دومی را برداشتند دیدند از ترس بیهوش شده. در دیگ سوم را برداشتند، ترکه که توی دیگ بود، در حالی که بدنش را مالش میداد گفت: ببخشید روشور دارید؟ راستی فهمیدی دیشب خانه ما دزد آمد و الان دزده تو بیمارستانه؟ نه مگه چطور شد؟ هیچی، زنم فکر کرد، که دیر اومدم خونه! وقتی زنت خونه نیست چه کار میکنی؟ استراحت. وقتی هست چی؟ استقامت! ترکه میره سیگار فروشی: آقا سیگار برگ دارین؟ خیر. پس یک بسته کوبیده بدین! روزی راننده کامیون به یک پیچ رسید، دولا شد آن را برداشت! ترکه میخوره زمین، کمونه میکنه بعدش تو کلانتری میگه: من رضایت نمیدهم! یه ترکه سرشو قیرگونی کرده بود، میگن چرا اینجوری کردی؟ میگه: بینیام چکه میکرد! ببینم، داداش شما چیکاره است؟ راننده است، «روی» ماشین بابام کار میکنه، داداش شما چطور؟ داداش من مکانیکه، «زیر» ماشین مردم کار میکنه! ترکه عینکش را دور دستش چرخاند و بعد به چشمش زد، سرش گیج رفت، نزدیک بود بیفته! در نیویورک خانم مستر اسمیت رفت پیش وکیل دادگستری و گفت: من میخوام از شوهرم طلاق بگیرم. وکیل گفت: بسیار خوب، مانعی ندارد... فعلا دوهزار دلار بدهید تا ترتیب کارتان را بدهیم. خانم گفت: زکی! 500 دلار میگیرند که او را بکشند، چرا دو هزار دلار بدهم؟ ترکه نبض بیمار را گرفت و گفت: نمیدانم مریض مرده یا ساعت من خوابیده! ترکه چهار تا قالب صابون میخوره تا به مرز خودکفایی برسه! موشه وارد داروخانه شد و گفت: آقا مرگ من دارید؟ ترکه خبر داغ میشنود، گوشش میسوزد! دوتا پسر حوصلهشان سر رفته بود. یکی از آنها گفت: بیا شیر یا خط بیندازیم. اگر شیر شد میریم دوچرخه سواری، اگر خط شد میریم ماهواره نگاه میکنیم و اگر سکه روی لبهاش ایستاد میریم درس میخونیم! معلم: الفبای فارسی رو بگو ببینم. شاگرد: الف – ب – پ – ت – ث – چهار – پنج – شش – هفت... معلم: الفبای انگلیسی رو بگو ببینم. شاگرد: ا – بی – سی – چهل – پنجاه – شصت – هفتاد... معلم: الفبای یونانی رو بگو ببینم. شاگرد: آلفا – بتا – ستا – چهارتا – پنجتا ... معلم: نخواستم بابا یه شعر بگو. شاگرد: نابرده رنج گنج – پنج – شش – هفت... ترکه میرسه، میخورنش. لره داشته پشت بوم خونش رو آسفالت میکرده، آسفالت زیاد میاره، سرعت گیر میذاره! جواد عطسه کرد. بهش گفتند: عافیت باشه. گفت: یه بار دیگه زرت و پرت کنی میزنم پک و پوز تو خورد میکنم. مرد: بازهم که پارچه خریدی؟ زن: میخوام برات دستمال بدوزم. مرد: این که چهار متر پارچه است؟ زن با بقیهاش هم برای خودم یه پیرهن میدوزم. |