خلاصه زندگی مردان

خلاصه زندگی مردان

از اون اولی که به دنیا می یان تا وقتی که بزرگ بشن و خدایی نکرده بمیرن اونقدر بلا سر خودشون وا طرافیا نشون می یارن که یه اشاره کوچیک میکنیم وقتی به دنیا می یان ننه باباشون چه ذوقی می کنند که اخ جون بچمون پسره غا فل از اینکه نمیدونن چه بلایی سرشون اومده تا وقتی که 2-3 سالشون شیرینن وهمه دوستشون دارن وهنوز کسی نمی دونه چه بمب اتمی داره از راه میرسه یواش یواش که سنشون میره بالا شروع می کنند لوس کردن خودشون دیگه هیچکس نمی تونه تحملشون کنه یا بیخودی عر میزنند ویا هرجا میرن رحم به اسباب بازی های صاحب خانه نمی کنند سا لشون که میشه میرن مهد اونجا با یکی دعوا میکنند یا برای دخترهای بیچاره کرم میرزند وقتی که وارد دبستان می شن تازه ننه بابا می فهمن که چقدر لوس بار اومده بعضی هاشون اونقدر خنگ هستند که کلاس اول ودوم هم به زور قبول میشن وارد راهنمایی که میشن تازه یه چیزایه رو که نباید بفهمن میفهمن تو این سن گیر میدن به دخترهای فامیل وهمش می خوان با اونها تنها باشن چون اصولا  مغز پسرها بیشتر از این توانایی نداره و بعد وارد 15 سالگی میشن خیال میکنند خیلی بزرگ شدن واولین نشون بزرگ شدن که یه سیگار بگیرن چس دود کنند وتو پارک به دخترهای بیچاره تیکه بندازند در ضمن افت شدید تحصیلی هم یک نشانه دیگر  است از 15 سالگی به بعد تا اخر عمرشون %99 ازارشون به دخترهای اطرافشون شروع میشه سنشون که می رسه به 17-18 که میرسه عاشق میشن خر یه دختر میشن وتمام عده های گذشت رو کنار می ذارن دختره هم که از پسرهای قبلی ضربه دیده بلایی سر پسره میاره که در بدترین شرایط دست به خود کشی میزنه ودر خوش بینانه ترین حالت رو به مواد مخدر می برند وقتی که دیپلم گرفتن تازه دعا می کنند کاشکی دختر بودند...چون می دونند اگه قبول نشن سربازی برای همین خیلی زور میزنند که اگه بشه کاردانی رشته کتابگذاری پیشرفته دانشگاه ازاد واحد مغان قبول بشن و یه ماشین زیر پاشون وخیابونارو پایین بالا میکنند وهر روز به یه دختر قول ازدواج میدهند و اناییم که رفتن سربازی از خدا صبر عاجل خواستاریم حالا هرجا بودن باید دنبال کار بگردند که عمرن پیدا نمیشه وقتی به25 سالگی میرسند میبیند که جای همون دخترهایی که یه روز سر سر کارشون می ذاشتند خالی!!!! به زور موس موس کمی هم خالی بندی با یه دختر ازدواج میکنند ۲-۳ سال اول خوب هستند اما خر که از پل گذشت بازم شروع میکنند به شیطنت وخانم یا تحمل میکنه یا طلاق میگیره ومهر به اجرا میذاره ومیافته زندان قسط بندی... سن میره بالا از شر وشوری می افتن صبح تا شب کار میکنند وانتقام تمام شیطنت های بچگی رو بچه اش با خرج سنگین میگیره وقتی هم پیر شد کمتر بهش توجه میکنند وبعد ........