ده تا ترک ده سال پیش قایم باشک بازی می کردند . هنوز 3 تاشون پیدا نشدند .
ترکه برف پاکن ماشین رو میزنه ، هیپنوتیزم میشه .
از یه بسیجیه می پرسن : دو خط موازی چیه ؟ میگه : دو خط موازی دو خطی هستند که هیچ گاه بهم نمیرسن ، مگر به دستور مقام معظم رهبری!
دو تا ترکه دو تا گاو میخرن ، اولی به دومی میگه : حالا چیکار کنیم که گاوامون با هم اشتباه نشن ؟ دومی میگه: تو دست به گاوت نزن ، من یه گوش گاومو میکنم . بعد از چند وقت ، گاو اولی هم گوشش گیر میکنه به یه جایی کنده میشه. ایندفعه دومی میگه : تو دست به گاوت نزن من دم گاومو میکنم . از قضا بعد از چند وقت دم اون یکی گاوه هم کنده میشه . خلاصه هی اولی میزنه یه جای گاوشو ناقص میکنه ، اون یکی گاوه هم همون بلا سرش میاد. آخر سر اولی شاکی میشه به دومی میگه : اصلاً سفیده مال من سیاهه مال تو!!!
یه ترکه میره مسابقه ی قرآن خوانی . سوره بنی اسرائیل بهش می افته انصراف میده !
یک بار یک ترکه تو ایام محرم حسینیه میزنه دم درش می نویسه به دلیل شهادت امام حسین فعلاً تعطیل است .
یه بار به یه ترکه میگن با عبادت جمله بساز میگه؟
don't worry about that
به ترکه میگن معمولاًچی گوش میدی؟ میگه:maxel
ترکه می میره میره اون دنیا . ازش میپرسن میری بهشت یا جهنم ؟ نگاه می کنه به جهنم می بینه دار و درخت و آبی و بلبل و همه چیز مرتبه میگه میرم جهنم . تا درو باز می کنن می بینه شعله های آتیش از همه جا بلند شده . شاکی میشه میگه این که این طوری نبود . میگن یه مدت کسی نیومده بود رفته بود رو screen saver
یه ترکه دست می زاره رو نافش ، Reset می شه .
یه روز یه ترکه با خرش تو جاده منتظر ماشین بود که یه پیکان نگه داشت ترکه گفت مستقیم راننده ماشین گفت خودت سوار می کنم ولی خرت چیکار می کنی؟ گفت خرم خودش می آید . حرکت کردند . ماشین رفت دنده 1 2 3 4 خر با همان سرعت که ماشین می رفت حرکت می کرد ، راننده گفت خرت چشمک می زنه . ترکه گفت می خواهد سبقت بگیره!
تارزان از رو قزوین رد میشه ، میگه : آهاهاهااااااااااااااااااااااااااا
یه دختر بچه گم میشه پلیس ازس میپرسه آدرست چیه ؟ میگه: sara001@yahoo.com
یه روز از غضنفر میپرسند : عموی پیامبر کی بود ؟ میگه : آنتونی کویین .
به یه ترکه میگن نظرت در مورد ازدواج چیه ؟ به نظر من ازدواج باید فامیلی باشه. میگن چرا ؟ چون تمام خانواده ما ازدواج فامیلی کردند. مثلا داییم زن داییمو گرفته، عموم زن عمومو گرفته ...
غضنفر می ره بانک وام بگیره ، ضامن نداشت، منفجر می شه!!
ترکه ساعتش خراب میشه . باز میکنه توشو میبینه یه دونه مورچه مرده . با خودش میگه : ای بابا میگم آآآآآ راننده مرده !
به یه مرده می گن: با توله سگ جمله بساز؟ می گه : طول سگ ضرب در عرض سگ، مساوی است با مساحت سگ.
یک روز بامشاد میره جلوی مدرسه دخترانه ، می گه: واییییییییییی چقدر عیال
یه ماره روسری میزاره میگه من کبرام
یک روز از یک میوه فروشی میپرسند : عمل سزارین چیه ؟ مرده جواب میده : یعنی بچه به شرط چاقو !
یه روز غضنفر رو میگیرند میبرند کلانتری . غضنفر میگه منو واسه چی گرفتید ؟ جناب سروان میگه : واسه عرق خوری . غضنفر میگه : پس چرا نمیار ید بخوریم ؟!
ترکه رئیس فدراسیون شطرنج میشه . میگه از فردا فیل حق نداره اسبو بزنه . بجای وزیر هم مهره ی خرو میذارید!
غضنفر میره دستشوئی زنانه میگیرنش میگن کوری نمیبینی زنونست ؟ میگه من چکار کنم اونجا نوشته زنا نه ، اونطرف هم نوشته مردا نه .
ترکه چهار تا قالب صابون میخوره که به مرز خود کفایی ( خود کف آیی ) برسه!
یه روز یه لره میره پیشه خدا میگه : خدایا چیکار کنم که از ترکا خر تر باشم . خدا میگه : برو تو بیابون شنا کن . میره تو بیابون شنا میکنه یه دفعه می بینه از دور یه ترکه داره با قایق موتوری می آد!
به لره میگن چندتا تن ماهی نام ببر، میگه : تن شیلانه، تن جنوب، تن سیکارو، تن چابهار، تن پیر، تن پیغمبر، تن هر کی دوست داری دست از سر ما بردار!
ترکه رو میکنن رئیس صدا و سیما ، بعد از دو روز بر کنارش میکنن . رفیقاش ازش میپرسند : چی شد ؟ میگه: هیچی فقط وسط اذون آگهی پخش کردیم!
یه شب یه ترکه میره دزدی ، بعد صاحب خونه پا میشه میگه کیه اون جا ؟ ترکه میگه : هیچکی ، گربست ، بعععععع
یه روز یه ترکه میره غواصی تو عمق 20 متری بعد یه کوسه میاد ازش میپرسه آقا شما ترکین ؟ میگه از کجا فهمیدی میگه چون کپسول آتشنشانی پشتته!
ترکا میرن فیلم شام آخر ببینن قابلمه میبرن!
دو نفر شیرهای درددل میکردند و از مشکل لاینحل یبوست مینالیدند . اولی گفت : اشمال آقا، راشتشو بگو ، تو شالی چند دفعه می ری مشتراح؟ اسمال آقا گفت: دروغ شرا ؛ بهار یه دفعه ، تابشتون یه دفعه ، پاییز یه دفعه ، زمشتون هم یه دفعه . اولی گفت: خوب پدر شگ ، یه دفعه بگو اشهال دارم .
آقایی می ره لباس فروشی شلوار کردی بخره چون که اسمش رو نمی دونست می گه آقا شلواره خانواده داری؟
به ترکه میگن نظرت راجع به گل چیه ؟ میگه همان بس که در قرآن آمده "گل هو الله احد"
ترکه میره خونه ی خدا ، وقتی برمیگرده بهش میگن چه جوری بود؟ میگه : خوب بود ، ولی هیچ جا خونه ی خود آدم نمیشه!
به ترکه میگن با نخ سوزن جمله بساز . ترکه می گه من تیم ملی رو دوست دارم نخ سوزن علی دایی!
یک روز در یخچال یه ترک کنده میشه جاش پرده میزاره !
به ترکه می گن چرا سی دی هات اینقدر خش خشیه می گه آخه زیر مهماش خط کشیدم.
ترکه می خواسته زیر بارون خیس نشه ، هی جاخالی می داده .
پیاز و سیر با هم دعوا می کنن ، سیر به پیاز می گه: حیف که سیرم و الا می خوردمت.
یکی میره پیش خدا میگه : خدایا چرا زنها اینقدر زیبا هستند ؟ خدا میگه : تا شما مردها اونها رو دوست داشته باشید ، بعد میپرسه پس چرا اینقدر احمقند ؟ خدا میگه : آخه اونها هم باید شما مردها رو دوست داشته باشن دیگه!
ترکه بادکنک فروشی باز میکنه بالای مغازه اش میزنه بادکنک اعلا به شرط چاقو
ترکه میره استخر ، آهنگ تایتانیک میذارن غرق میشه
یه کبوتره مست میکنه بجای نامه ایمیل میده
یه ترکه داشته پرتقال پوست میکنده با خودش میگفته خدا کنه داخلش موز باشه
یه روز ترکه ، البرادعی رییس سازمان آژانس اتمی رو میبینه میگه آقا ببخشید شما دکترید یارو میگه آره . ترکه می گه شما اگه دکترید چرا تو آژانس کار میکنید!
به ترکه می گن یه تصویر رمانتیک بکش یه بربری سوخته می کشه از وسطش یه تیر رد شده .
مرغه اکس میزنه ، میگه قدس قدس قدس ...
یه روز یه قورباغه قرص اکس میخوره ، کرال پشت میره .
کرم ابریشم قرص اکس می خوره پلیور می دوزه !
یه روز متخصصها سه نفر رو میگرن تا روشون تحقیق کنند . یه آمریکایی یه ژاپنی و یک ترک . مغز آمریکایی رو شکافتند ، توش یه مشت خازن و آی سی بود . یه خورده متعجب شدن . بعد مغز ژاپنی رو باز کردند . دیدن که کلا یه دونه آی سی توشه . همه متحیر شدند و تشویق میکردن . بعد نوبت به ترکه رسید . مغز ترکه رو شکافتند . با کمال تعجب دیدند که یه رشته سیم از این ور به اون ور کشیده شده . همه کف کردند و حسابی متعجب بودن که عجب سیستمی . همه چیز توی این یه رشته سیم خلاصه شده . بعد گفتند که بیایید این سیمو ببریم ببینیم چه خبره . یکیشون یه سیم چین برداشت . سیم رو بااحتیاط قطع کرد ، گوشهای ترکه افتاد ...
از ترکه می پرسن چی شد ترک شدی میگه خر هار گازم گرفت!
ترکه رو داشتن میبردن اتاق عمل بهش میگن همراه داری ؟ میگه : آره خاموشش کردم .
یه روز یه ترکه به دوستشش میگه : ما که تلفن نداریم ولی رفتی خونه بهم یه زنگ بزن ؟!
یه روز مردم می بینند عزرائیل ماکسیما سوار شده از اعرائیل می پرسند تو دیگه چرا ماکسیما سوار شدی عزرائیل می گه یه پروژه عظیم تو بم داشتم .
یه روز غضنفر یه پرتغال رو هی می زده به دیوار می گن چرا اینطوری می کنی میگه می خوام خونی شه .
به یه مرده میگن فرق ژیان با ماشین های دیگر چیست ؟ میگه : ژیان هم آدم رو می بره هم آبروی آدم رو...
ترکه میره تو مسابقات المپیک شرکت کنه ازش میپرسن به چه مقامی فکر میکنی؟ میگه به مقام معظم رهبری!
به یه ترکه میگن یه پیامبر زن نام ببر میگه پیامبر اکرم!
به آمریکا میگن چرا اومدی عراق؟ میگه آخه امام حسین طلبید! میگن کی میری؟ میگه هر وقت امام رضا بطلبه!
یه روز دو تا پیغمبر داشتن میرفتن یه صد تومنی پیدا میکنن که سرش دعوا میشه. خلاصه بعد از کلی جنگ و دعوا به توافق میرسن که تاس بندازن هرکی بیشتر آورد صد تومنیه مال اون بشه. اولی تاسو میندازه شیش میاره و دومی هم میندازه هفت میاره! اولیه عصبانی میشه میگه خاک تو سرت برای صد تومن معجزه کردی؟!
یه روز به یه ترکه میگن نامزدی رو به چی تشبیه میکنی؟ میگه نامزدی مثل این میمونه که بابات برات یه دوچرخه بخره ولی نزاره بهش دست بزنی!
۱۸ دلیل محکم برای اینکه به مرد بودن خود افتخار کنید
۱ - همیشه از نام خانوادگی شما استفاده میشود.
۲ - مدت زمان مکالمهی تلفنی شما حداکثر۳۰ ثانیه است.
۳ - برای یک مسافرت یک هفته ای تنها یک ساک کوچک دستی نیاز دارید.
۴ - در تمام شیشه های مربا و ترشی را خودتان باز میکنید.
۵ - دوستان شما توجهی به کاهش یا افزایش وزن شما ندارند.
۶ - جنسیت شما در موقع مصاحبهی استخدام مطرح نیست.
۷ - لازم نیست کیفی پر از لوازم بی استفاده را همه جا به دنبالتان بکشید.
۸ - ظرف مدت ۱۰دقیقه میتوانید حمام کنید و برای رفتن به مهمانی آماده شوید.
۹ - همکارانتان نمیتوانند اشک شما را در بیاورند.
۱۰ - اگر در ۳۴ سالگی هنوز مجردید، احدی به شما ایراد نمیگیرد.
۱۱ - رنگ اجزاء صورت شما در هر صورت طبیعی است.
۱۲ - با یک دسته گل میتوانید بسیاری از مشکلات احتمالی را حل کنید.
۱۳ - وقتی مهمان به خانهی شما میآید لازم نیست اتاق را مرتب کنید.
۱۴ - بدون هدیه میتوانید به دیدن تمام اقوام و دوستانتان بروید.
۱۵ - میتوانید آرزوی هر پست ومقامی را داشته باشید.
۱۶ - حداقل بیست راه برای بازکردن در هر بطری نوشابهی داخلی یا خارجی بلد هستید.
۱۷ - ضرورتی ندارد روز تولد دوستانتان را به خاطر داشته باشید.
۱۸ - و بالاخره روزی یک پیرمرد موفق خواهید شد.
در راستای اینکه ازدواج یکی از مواردی است که امروزه خواب و خیال جوانان پاک و متین را از ایشان سلب نموده است، راههای رسیدن به همسر در زیر جهت استفاده شما عزیز دل برادر معرفی شود:
1 - مثل زمان ناصر الدین شاه ننه جون و بیبی صغرای معروف و آبجیجون و خاله اقدس و عمه کلثوم رو مثل گروه بازرسین سازمان ملل راهی خونههای مردم کنیم تا دختر بیچاره اونارو با ذره بین کنکاش کنن و هزار و یک عیب روش بذارن و چای و میوهای خورده عزم را برای یافتن دختر شاه پریان جزم نمایند. و همینطور هی برن و هی بیان تا یکی رو اونا بپسندن و شما رو ببرن ببینیدش و تموم. خلاص.
2 - مثل زمان محمدرضاشاه خودتون راه بیفتین توی خیابونای خلوت و تا از یکی خوشتون اومد برید جلو و خیلی مودبانه باهش آشنا بشید و بعد دستش رو بگیرید ببرید توی یک کاباره و بعد از شنیدن ترانهای از مرضیه ازش درخواست ازدواج کنید و اونم یه لبخند شرم گینانه بزنه و بله رو بگه و بعدا اگه دلتون خواست به ماما و پاپا بگین.
3 - مثل همین زمان رفتار کنین و برین دانشجو بشین و توی دانشگاه با یکی سر حرف رو باز کنید و بعد کمکم ازش خوشتون بیاد و بعد براش نامه بنویسید و یواشکی بهش بدید و دلتون تاپ تاپ کنه و بعد هم بیسروصدا عقد بشین و سر کلاس همش به هم نگاه کنید.
4 - مثل زمان آینده رفتار کنید و به دوست دخترتون بگین یک نفر براتون پیدا کنه و بعد همراه همون دوست دخترتون یه شاخه گل بخرید و برید خونه طرف و اگه ازش خوشتون اومد چه بهتر و گرنه واسه اینکه دلش نشکنه حداقل باهاش دوست بشید.
5 - روش خشنتری هم هست که باید یک شیشه اسید بخرید و برید سر راه طرف و تهدیدش کنید که یا زنتون بشه یا شیشه اسیدو روی خودتون میریزید.
و یا اصلا میشه هیچکدوم ازین دردسرا رو متحمل نشد و مثل آدم، مسیر عادی زندگی رو طی کرد.
احکام چت
اگر مردی و زنی به قصد چت خصوصی وارد مسنجر شوند ، واجب است که قبل از شروع چت ، صیغهء حلالیت مجازی بین آن دو جاری شود .
این صیغه به صورت لوگو در دسترس همه افراد قرار می گیرد تا با کلیک به روی آن به صورت خودکار جاری گردد .
کلیک کردن هر دو نفر مستحب است .
بدیهی ایست که این صیغه ، تنها تا باز بودن پنجرهء چت اعتبار دارد و با بسته شدن پنجره ، چه سهون و چه عمدن ، صیغه خود به خود فسخ می گردد .
این نوع صیغه فقط مختص زنان بیوه می باشد .
زنان بیوه مجاز به باز کردن همزمان دو پنجرهء چت یا بیشتر از آن نیستند .
دختران و زنان متاهل فقط می توانند از صیغهء مجازی محرمیت استفاده کنند و حق استفاده از صیغهء مجازی حلالیت را ندارند ( چت در حد سلام و احوالپرسی و با درصد اروتیک کمتر ) .
صیغهء مجازی محرمیت ، همچون صیغهء مجازی حلالیت ، به صورت لوگو در محل مناسب قرار خواهد گرفت .
تمام احکام جاری شدن و فسخ این دو نوع صیغه یکسان می باشد .
مردان متاهل حق باز کردن بیش از چهار و مردان مجرد پنج پنجرهء توامان چت را ندارند .
فرستادن هر نوع ایکون بعد از جاری شدن صیغه حلال می باشد .
چنانچه ایکونی قبل از جاری شدن صیغه ارسال گردد ، این ایکون حرام زاده بوده و احکام ایکون های حرمزاده در مورد آن مصداق دارد .
اگر به هر علت غیر ارادی ، مثل وقوع زلزله ، تسک کردن ناگهانی سیستم ، قطع شدن کانکشن یکی از دو طرف و قس الی الهذا ، ایکونی قبل از جاری شدن صیغه ارسال گردد ، احکام ایکون های حرامزادهء مشبهه بر آن صادق است .
بستن پنجرهء چت به اختیار مردان می باشد . چنانچه زنی قبل از مرد اقدام به بستن آن بکند ، واجب است تا 4 روز عدهء پنچرهء بسته شده را به جا بیاورد . قبل از پایان عده ، حق چت با هیچ ذکور دیگری را ندارد .
چنانچه زن متاهلی با یا بدون جاری شدن صیغهء مجازی حلالیت اقدام به چت با مردی بکند ، این چت به منزلهء زنای محصنهء مجازی بوده و حد سنگسار مجازی بر او لازم می گردد .
اگر مردی اقدام به چت با زنی متاهل بنماید ، با علم به متاهل بودن زن ، حتی در صورت جاری شدن صیغهءمجازی حلالیت حد تعزیری شلاق اینترنتی بر او لازم می گردد .
زنان و مردان مشمول صیغهء مجازی حلالیت ، در صورت چت کردن بدون جاری نمودن صیغه ، در بار اول و دوم و سوم به حد تعزیری شلاق اینترنی محکوم شده و در صورت تکرار در بار چهارم مصداق مفسد ( ه ) فی النت بوده و اجرای حکم اعدام اینترنتی بر آنان لازم است .
توجه .......... توجه
شعر زیر را دنبال هم بخوانبد :
(( میازار موری که دانه کش است که جان دارد و ..
جانم به قربانت ولی حالا چرا ..
عاقل کند کاری که باز ..
آید به کنعان غم مخور کلبهی احزان شود روزی ..
ز سر سنگ عقابی به هوا ..
خواستن توانستن است ...!!! ))
شعر از : خواجه عبدالله بنفش (پسر خواهر خواجه عبدالله طوسی)
ترکه هر شب خواب مدونا رو میدیده، ولی تا میومده ترتیبش رو بده از خواب میپریده! میره دکتر ماجرا رو تعریف میکنه، دکتره میگه: مشکلی نیست، این قرصها رو برات مینویسم، ازین به بعد دیگه ازین خوابا نمیبینی. ترکه ناراحت میشه، میگه: نه آقای دکتر! بی زحمت یه دوایی به من بدین که از خواب نپرم و بتونم کارم رو بکنم! دکتره هم یه دوایی براش مینویسه و یارو میره. فرداش ترکه شاکی برمیگرده مطب دکتره، دکتره میپرسه: دیشب چی شد؟ بالاخره کارتو کردی؟! ترکه شاکی میگه: آقای دکتر توام با این دوا نوشتنت! دیشب آرنولد اومده بود به خوابم میخواست ترتیبم رو بده، هر کاری کردم نتونستم بیدار شم
از ترکه میپرسن شما تهرانی هستین؟ میگه: نه چشماتون قشنگ میبینه!! ( این هم واسه مشتریهای تهرونی وبلاگ که کم هم نیستن )
یه روز ترکه میره تو لوله .......... اتل متل توتوله
ترکه با کایت میکوبه به ساختمون بانک کشاورزی، 30 نفر کشته میشن! ...البته از خنده!!
ترکه میره بقالی، میگه: آقا نوشابه خانواده دارین؟ یارو میگه: بعله. میگه: به مجردها هم میدین؟!!
ترکه داشته خاطره تعریف میکرده، میگه: ما سال چهل و نه با دو نفر دعوامون شد، البته سال چهل و نه دو نفر خیلی بود!!!
ترکه میره کله پاچه فروشی، یارو بهش میگه: قربون چشم بگذارم؟ ترکه میگه: نه آقا! حداقل صبر کن من برم قایم شم!!
یه روز یه ترکه رفته بود غازش رو بفروشه.یکی اومد گفت : خر چند؟! ترکه گفت : این که خر نیست بابا غازه!!! یارو گفت : کی با تو بود؟! با این غازه بودم!!!
ترکه می خواست نماز بخونه مهر نداشت امضا کرد !!!!
ترکه به رحمت خدا یک دونه موهم تو کلش نبوده. یک روز میره سلمونی، ملت همه پوزخند میزنن، میگه: چیه؟ اومدم آب بخورم
ترکه زنشو می کشه میره مرحله بعد...
یه بار یه جک میترکه یه عالمه ترک ازتوش میریزند بیرون!!!
یه مورچه با یه پشه ازدواج میکنه ولی هیچوقت بچه دار نمیشن!!آخه مورچه هر شب زیر پشه بند میخوابید
به ترکه میگن آسمون خراش درست کن. یه کم فکر میکنه، بعد میره همه ترکای محله رو جمع میکنه، میریزه رو هم! بهش میگن پس آسمونخراشت کو؟! میگه: این آسمونش، اینم خراش!!!
پسره زبونش میگرفته، صبح دیر میره مدرسه، خانوم معلمشون میگه: چرا دیر اومدی؟! میگه: خانم لام دول بود! خانمشون میگه: خوب عزیزم من هر شب لام دوله ولی ببین چه زود میام
ترکه شطرنج باز بوده و از مسابقه میومده، سوار اتوبوس میشه یه خانومی میاد رد بشه، دستش میخوره به اونجایی که نباید بخوره! خانومه سرخ میشه، میگه: ببخشید! ترکه میگه: نه خانم جان، اینطوری نمیشه! دست به مهره بازیه!
قورباغهه با طوطیه ازدواج میکنه، اسم بچش رو میزاره قوطی
دو تا مرغ داشتن برای هم دردل میکردن. اولی میگه بدبخت شدم! اون یکی میگه چرا؟ میگه آخه تو جیب دخترم عکس خروس پیدا کردم! دومی میگه اینکه چیزی نیست من تو کیف بچم تخم مرغ پیدا کردم!
ترکه نصف شب میره دزدی صاحبخونه پا میشه میگه کیه؟ ترکه میگه هیچکی، گربست بع بع ... !
به روش ترکی ( نمنه )
مرد : فکر کردی من نمیدانم ؟! فکر کردی من خرم ؟! شعور دارم؟!!!!
زن : ببین من هیچگونه بیگناهم ! کاری نکردم !
مرد : آخه من که بدون بی دلیل که بهت گیر نمیدم ! میدم؟؟؟؟
زن : اونشو من نمیدونم ! فقط اینو بگم که من به تو وفادارم ...
مرد : الله اکبر ! خود درخت کرم میریزه ها ! خجالت بکش زن!!
زن: اگه باورت نمیشه خوب طلاقم بده!
مرد : ببین کشیدن تو به دادگاه واسه من مثل کشیدن مو از ماسته!!!!
زن : من به این چیزاش هیچ کاری بیلمیرم!
مرد: ای پوخ گویوم سوزون آقزووا ....
زن : سیکتیر بابا !!!!
( ببخشید دیگه آخراش ترکی شد ، منم نفهمیدم چی به هم گفتن )
ترکه رو داشتن به جرم قتل زنش محاکمه میکردن، دادستان میگه: سنگدل! تو وقتی داشتی زنت رو میکشتی، ندای وجدانت رو نشنیدی؟! ترکه میگه: نه والله! بس که این زنیکه جیغ و داد میکرد مگه میذاشت ما چیزی بشنویم !!!
میدونی رشتیا به بچه اولشون چی میگن؟ مرحمت دوستان! به بچه دوم چطور؟ دوستان مارو شرمنده کردن! به بچه سوم؟ دوستان دیگه شورشو درآوردن!!!!
دختره تو مهدکودک از خانوم مربیش میپرسه: خانوم محمدی، دختر هیجده ساله بچه دار میشه؟! مربیه میگه: آره خوب. دختره هم سرشو تکون میده میره پی بازیش. بعد از ده دقیقه دوباره میاد میپرسه: دخترِ چهارده ساله چی؟! معلمه تعجب میکنه میگه: آره شاید بشه، واسه چی میپرسی؟ دختره میگه: همینجوری، و میره پی بازیش. یک ربع بعد دوباره برمیگرده، میپرسه: بچه پنج ساله چی، بچه دار میشه؟! معلمه کف میکنه، میگه: نه عزیزمن، تو اصلاٌ با این حرفها چیکار داری؟! یهو یکی از پسرا از عقب داد میزنه: دیدی بچه ننه! نگفتم خطری نداره؟!
ترکه با دوستدخترش رفته بوده پارک. همینطور که دست همو گرفته بودن و راه میرفتن، دختره حالی به حالی میشه، یک چشمک به ترکه میزنه، میگه: قاسم جون، بریم اون پشت مشتها ازون کار بدا بکنیم؟! ترکه میگه: آی گفتی عزیزم... اتفاقاً منم بدجور شاش دارم!!!
ترکه میخواسته اندازه دور کمرشو بگیره، خط کشو میکنه تو مخرجش و در سه عدد صحیح و چهارده ضرب میکنه.
ترکه ادعای پیغمبری میکرده،رفیقاش بهش میگن: بابا همینجوری که نمیشه! باید بری چهل روز بشینی تو غار، تا از خدا برات وحی بیاد. خلاصه ترکه میره، دو روز بعد با دست و پای شکسته و خونی مالی برمیگرده! رفیقاش میپرسن: چی شده؟! ترکه میگه: ایلده ما رفتیم تو غار، یهو جبرئیل با قطار اومد!
عاشقی از زبان مشاغل مختلف
راننده : دیگه دارم کم کم ریپ میزنم مثل ماشینهای تصادفی شدم اگه همینطوری پیش بره باید برم زیر دست اراقچی قلبمم به روغن سوزی افتاده پدرعشق بسوزه
معلم ریاضی : نمیدنم چرا جواب تمام مسائلم بی نهایت میشه یا بی جواب میمونه هرچی تفریق میکنم جمع میشه هرچی جمع میکنم کم میشه از ضرب که مپرس آه
مهندس کامپیوتر : ای آنکه مرا دی سی کرده ای و در وجودم ویروس بلاستر 2003 فرستاده ای کی دوباره من را ری پیر خواهی کرد ؟ به فریاد گرافیکم برس
دکتر : چند سالی است که به زخم مریضانم مرحم میگذارم و از چنگال مرگ رهایشان میکنم ! کو طبیبی که به زخمم مرحم گذارد و دلم را آزاد گرداند
ساغی : می میدهم و غم کسان میگیرم از لطف تو می کجا غمین میبینم
حالا که شدم عاشق ودل در بند است می را ز شفا بیچاره ترین میبینم
عینک فروش : اگر روزی بگویم عاشقم بر من نخندید که شغلم عاشقی دارد فراوان
بسازم بهر هر چشمی من عینک
گرفتارم کند چشمی چه آسان
چرا باید به ایران افتخار کنیم ؟ | |||||
آیا میدانید : اولین مردمانی که سیستم اگو یا فاضلاب را جهت تخلیه آب شهری به بیرون از شهر اختراع کرد ایرانیان بودند .
آیا میدانید : اولین مردمانی که اسب را به جهان هدیه کردند ایرانیان بودند . آیا میدانید : اولین مردمانی که حیوانات خانگی را تربیت کردند و جهت بهره مندی از آنان استفاده کردند ایرانیان بودند . آیا میدانید : اولین مردمانی که مس را کشف کردند ایرانیان بودند . آیا میدانید : اولین مردمانی که آتش را در جهان کشف کردند ایرانیان بودند . آیا میدانید : اولین مردمانی که ذوب فلزات را آغاز کردند ایرانیان بودند در شهر سیلک در اطراف کاشان . آیا میدانید : اولین مردمانی که کشاورزی را جهت کاشت و برداشت کشف کردند ایرانیان بودند . آیا میدانید : اولین مردمانی که نخ را کشف کردند و موفق به ریسیدن آن شدند ایرانیان بودند . آیا میدانید : اولین مردمانی که سکه را در جهان ضرب کردند ایرانیان بودند . آیا میدانید : اولین مردمانی که عطر را برای خوشبو شدن بدن ساختند ایرانیان بودند . آیا میدانید : اولین مردمانی که کشتی یا زورق را ساختند ایرانیان بودند به فرمان یکی از پادشاهان زن ایرانی. آیا میدانید : اولین ارتش سواره نظام در دنیا توسط سام ایرانی اختراع شد با 115 سرباز . آیا میدانید : اولین مردمانی که حروف الفبا را ساختند در 7000 سال پیش در جنوب ایران ، ایرانیان بودند . آیا میدانید : اولین مردمانی که شیشه را کشف کردند و از آن برای منازل استفاده کردند ایراینان بودند . آیا میدانید : اولین مردمانی که زغال سنگ را کشف کردند ایرانیان بودند . آیا میدانید : اولین مردمانی که مقیاس سنجش اجسام را کشف کردند ایرانیان بودند . آیا میدانید : اولین مردمانی که به کرویت زمین پی بردند ایرانیان بودند . آیا میدانید : اولین مردمانی که قاره آمریکا را کشف کردند ایراینان بودند و کریستف کلب و واسکودوگاما بر اثر خواندن کتابهای ایرانی که در کتابخانه واتیکان بوده به فکر قاره پیمایی افتادند . آیا میدانید : کلمه شاهراه از راهی که کورش کبیر بین سارد پایتخت کارون و پاسارگاد احداث کرد گرفته شده است . آیا میدانید : کورش کبیر در شوروی سابق شهری ساخت به نام کورپولیس که خجند امروزی نام دارد . آیا میدانید : کورش پس از فتح بابل به معبد مردوک رفت و برای ابراز محبت به بابلی ها به خدای آنان احترام گذاشت و در همان معبد که بیش از 1000 متر بلندی داشت برای اثبات حسن نیت خود به آنان تاج گذاری کرد . آیا میدانید : اولین هنرستان فنی و حرفه ای در ایران توسط کورش کبیر در شوش جهت تعلیم فن و هنر ساخته شد . آیا میدانید : دیوار چین با بهره گیری از دیواری که کورش در شمال ایران در سال 544 قبل از میلاد برای جلوگیری از تهاجم اقوام شمالی ساخت ، ساخته شد . آیا میدانید : اولین سیستم استخدام دولتی به صورت لشگری و کشوری به مدت 40 سال خدمت و سپس بازنشستگی و گرفتن مستمری دائم را کورش کبیر در ایران پایه گذاری کرد . آیا میدانید : کمبوجبه فرزند کورش بدلیل کشته شدن 12 ایرانی در مصر و اینکه فرعون مصر به جای عذر خواهی از ایرانیان به دشنام دادن و تمسخر پرداخته بود ، با 250 هزار سرباز ایرانی در روز 42 از آغاز بهار 525 قبل از میلاد به مصر حمله کرد و کل مصر را تصرف کرد و بدلیل آمدن قحطی در مصر مقداری بسیار زیادی غله وارد مصر کرد . اکنون در مصر یک نقاشی دیواری وجود دارد که کمبوجیه را در حال احترام به خدایان مصر نشان میدهد . او به هیچ وجه دین ایران را به آنان تحمیل نکرد و بی احترامی به آنان ننمود . آیا میدانید : داریوش کبیر با شور و مشورت تمام بزرگان ایالتهای ایران که در پاسارگاد جمع شده بودند به پادشاهی برگزیده شد و در بهار 520 قبل از میلاد تاج شاهنشاهی ایران رابر سر تهاد و برای همین مناسبت 2 نوع سکه طرح دار با نام داریک ( طلا ) و سیکو ( نقره ) را در اختیار مردم قرار داد که بعدها رایج ترین پولهای جهان شد . آیا میدانید : داریوش کبیر طرح تعلمیات عمومی و سوادآموزی را اجباری و به صورت کاملا رایگان بنیان گذاشت که به موجب آن همه مردم می بایست خواندن و نوشتن بدانند که به همین مناسبت خط آرامی یا فنیقی را جایگزین خط میخی کرد که بعدها خط پهلوی نام گرفت . ( داریوش به حق متعلق به زمان خود نبود و 2000 سال جلو تر از خود می اندیشید . ) آیا میدانید : داریوش در پایئز و زمستان 518 - 519 قبل از میلاد نقشه ساخت پرسپولیس را طراحی کرد و با الهام گرفتن از اهرام مصر نقشه آن را با کمک چندین تن از معماران مصری بروی کاغد آورد . آیا میدانید : داریوش بعد از تصرف بابل 25 هزار یهودی برده را که در آن شهر بر زیر یوق بردگی شاه بابل بودند آزاد کرد .. آیا میدانید : داریوش در سال دهم پادشاهی خود شاهراه بزرگ کورش را به اتمام رساند و جاده سراسری آسیا را احداث کرد که از خراسان به مغرب چین میرفت که بعدها جاده ابریشم نام گرفت . آیا میدانید : اولین بار پرسپولیس به دستور داریوش کبیر به صورت ماکت ساخته شد تا از بزرگترین کاخ آسیا شبیه سازی شده باشد که فقط ماکت کاخ پرسپولیس 3 سال طول کشید و کل ساخت کاخ ?? سال به طول انجامید . آیا میدانید : داریوش برای ساخت کاخ پرسپولیس که نمایشگاه هنر آسیا بوده 25 هزار کارگر به صورت 10 ساعت در تابستان و 8 ساعت در زمستان به کار گماشته بود و به هر استادکار هر 5 روز یکبار یک سکه طلا ( داریک ) می داده و به هر خانواده از کارگران به غیر از مزد آنها روزانه 250 گرم گوشت همراه با روغن - کره - عسل و پنیر میداده است و هر 10 روز یکبار استراحت داشتند . آیا میدانید : داریوش در هر سال برای ساخت کاخ به کارگران بیش از نیم میلیون طلا مزد می داده است که به گفته مورخان گران ترین کاخ دنیا محسوب میشده . این در حالی است که در همان زمان در مصر کارگران به بیگاری مشغول بوده اند بدون پرداخت مزد که با شلاق نیز همراه بوده است . آیا میدانید : تقویم کنونی ( ماه 30 روز ) به دستور داریوش پایه گذاری شد و او هیاتی را برای اصلاح تقویم ایران به ریاست دانشمند بابلی "دنی تون" بسیج کرده بود . بر طبق تقویم جدید داریوش روز اول و پانزدهم ماه تعطیل بوده و در طول سال دارای 5 عید مذهبی و 31 روز تعطیلی رسمی که یکی از آنها نوروز و دیگری سوگ سیاوش بوده است . آیا میدانید : داریوش پادگان و نظام وظیفه را در ایران پایه گزاری کرد و به مناسبت آن تمام جوانان چه فرزند شاه و چه فرزند وزیر باید به خدمت بروند و تعلیمات نظامی ببینند تا بتوانند از سرزمین پارس دفاع کنند . آیا میدانید : داریوش برای اولین بار در ایران وزارت راه - وزارت آب - سازمان املاک -سازمان اطلاعات - سازمان پست و تلگراف ( چاپارخانه ) را بنیان نهاد . آیا میدانید : اولین راه شوسه و زیر سازی شده در جهان توسط داریوش ساخته شد . آیا میدانید : داریوش برای جلوگیری از قحطی آب در هندوستان که جزوی از امپراطوری ایران بوده سدی عظیم بروی رود سند بنا نهاد . آیا میدانید : فیثاغورث که بدلایل مذهبی از کشور خود گریخته بود و به ایران پناه آورده بود توسط داریوش کبیر دارای یک زندگی خوب همراه با مستمری دائم شد . آیا میدانید : در طول سلطنت داریوش کبیر 242 حکمران بر علیه او شورش کرده بودند و او پادشاهی بوده که با 242 مورد شورش مقابله کرد و همه را بر جای خود نشاند و عدالت را در سرتاسر ایران بسط داد . او در سال آخر پادشاهی به اندازه 10 میلیون لیره انگلستان ذخیره مالی در خزانه دولتی بر جای گذاشت . *** داریوش در سال 521 قبل از میلاد فرمان داد : من عدالت را دوست دارم ، از گناه متنفرم و از ظلم طبقات بالا به طبقات پایین اجتماع خشنود نیستم .. ***a یاد آنان گرامی . شاید ما ذره ای میهن پرستی را از آنان بیاموزیم. |
چند کلمه از بزرگانی در مورد زن | |
1- یک زن چیزی جز شوهرش نمی خواهد ولی وقتی که به او رسید همه چیز میخواهد. «؟!» 2- زنان به خوبی مردان میتوانند اسرار را حفظ کنند ولی به یکدیگر میگویند تا در حفظ آن شریک باشند. «فئودور داستایوسکی» 3- زنها مثل ماهی هستند. بدست آوردن آنها آسان و نگهداشتن آنها مشکل است. «ولتر» 4- زن اگر موافق باشد رحمت الهی است والا بلای آسمانی. «روشنی» 5- حرف زدن زیاد خانمها اعجاز و گوش کردن مردان کرامت است. «؟!» 6- اختلاف زن و مرد در این است که مردان همیشه آینده را مینگرنند و زنان گذشته را بخاطر میآورند. «؟!» 7- زن مخلوقی است که عمیقتر میبیند و مرد مخلوقی است که دورتر را میبیند. عالم برای مرد یک قلب است و قلب برای زن عالمی است. «گرابه» 8- زنهایی که سر پیری مقدس و مؤمن میشوند چیزی را به خدا تقدیم می کنند که از بخشیدن آن به شیطان شرم دارند. «؟!» 9- زبان زن به منزله شمشیر اوست. همیشه آن را بکار میبرند تا زنگ نزند. «؟!» 10- چنین است طبیعت زن: دوستت ندارد تا دوستش داری و چو دوستش نداری دوستت دارد. «میگوئل بوفلر» 11- شاهراه موفقیت پر است از زنهایی که شوهران خویش را به پیش میبرند. «توماس دوار» 12- زنها پنجاه برابر بیشتر به ازدواج اهمیت میدهند تا به منصب وزارت. «؟!» 13- زن گردنبند است. دقت کن چه چیزی را به گردن میآویزی. «امام جعفر صاذق» 14- مردان آفریننده کارهای بزرگند و زنان بوجود آورنده مردان. «رومن رولان» 15- دو چیز را دوست دارم و نمیخواهم آنی از آن منفک شوم . زن و عطر را. «حضرت محمد (ص)» 16- زنها هرگز نمیگویند ترا دوست دارم ولی وقتی از تو پرسیدند مرا دوست داری بدان که درون آنها جای گرفتهای. «لارو شفوکو» 17- من زنی را که از خانه برای شکایت از شوهرش بیرون میآید دشمن دارم. «حضرت محمد (ص)» 18- آسیاب و ساعت و زن همیشه نیازمند تعمیر هستند. «پروربس» 19- نه گفتن زن به معنی پاسخ منفی نیست. «اس – پی – سیدنی» 20- زنان امیال خود را بهتر از مردان پنهان میکنند. اما مردان بهتر از زنان امیال خود را کنترل میکنند. «ریچارد استل» 21- به قول قدیمیها : زن بلاست ولی هیچ خونهای بی بلا نباشه. «؟!» 22- زن گله، هر کی ندونه خله. «این آخری رو خودم گفتم!» | |
زندگی مرد سالاری | |
مرد خونه: زن... پاشو اون کرکره رو بکش کسی ما رو نبینه. مادر بچهها: وا! به من چه؟ خودت بکش! مرد خونه: زن پاشو! اعصاب منو خورد نکن! مادر بچهها: پا نشم مثلا چه غلطی میخوای بکنی؟ مرد خونه: عجب روزگاری شده! اون زمونا خدا بیامرز ننهمون جرات نمیکرد بدون اجازه آقامون آب بخوره! بنده خدا وقتی آقامون میومد مثل پروانه دور و ورش میچرخید... مادر بچهها: خبه خبه حالا! گذشت اون دور و زمونه! مرد خونه: بابا ده پاشو اون کرکره رو بکش، میخوام این دو تا پیرهن رو اتو بزنم خبر مرگم! نمیخوام در و همسایه از پنجره بینن، آبرومون بره! مادر بچهها: وا...! حالا مثلا یکى هم دیدت. آسمون به زمین میاد؟ مرد خونه: نه پس! میخاى منو با این سیبیلا، اتو به دست ببینن؟! نمیگن این مرد غیرتش کجا رفته؟! مادر بچهها: وا...! اتو چه ربطى به غیرت داره مرد؟ میگما...، دارى اتو میکنی، اون دامن سیاهه منو هم یه اتو بزن... نسوزونیشا؟! مرد خونه: بفرما! خداتو شکر زن! میگما، حسن آقا زنگ زد بگو آقامون رفته دم حجره دیر وقت میاد! نگى داره اتو میکنه آبروم میرهها! مادر بچهها: نه که خودش نمیکنه؟! زرى خانوم میگفت همه ظرفاى خونه رو حسن آقا میشوره! مرد خونه: میشوره که میشوره! اصلا ما به مردم چیکار داریم؟ دهه! زن پاشو لا اقل یه آبگوشت بار بزار بریزیم تو این شیکم صاب مرده! مادر بچهها: گوشتمون تموم شده... مرد خونه: یعنى چى؟ تو که همش نون و ماست به خورد ما میدی! پس اون 5 کیلو گوشتى که هفته پیش خریدم چى شد زن؟ مادر بچهها: اون کباب پریشب کوفت بود خوردی؟! مرد خونه: تو به نون و پنیر و هندونه میگى «کباب»؟! زن خونه: حالا اون هیچی، اون دو تا قابلمه خورش قیمه که درست کردم بردى پیش خواهر جونت یادت رفته؟ مرد خونه: خیلى خب بس کن زن! اینقدر روح منو سوهان نکش! بزار برم به کارم برسم! مادر بچهها: من که چیزى نگفتم! خودت شروع کردی! مرد خونه: حالا بسه دیگه! حسن آقا رو یادت نرهها! اگه زنگ زد بگو برا آقامون کار پیش اومد رفت سر حجره! مادر بچهها: خیلى خب بابا! تو یه روز یه لباس میخاى اتو کنىها! میکشى آدمو! من برم ببینم این ذلیل شده کجا رفته... مرده خونه: اهه...! این چه وضعیه؟ اینطورى دم در وا نستا! بیا تو! همسایهها میبینن! روتو بپوشون! حالا گیریم تو رو هم نبینن. اگه چشمشون از لای در بیفته تو و منو با این وضعیت ببینن چی جوابشونو بدم؟ مادر بچهها: چشم! میام تو آخ که این غیرتت منو کشته! مرد خونه: چه کنیم دیگه! فکر کردى ما مثل حاج مهدى هستیم که ناموسمونو بزاریم همینجورى ولنگ و واز بره دم در؟ راستى دیدى زنشو اصلا؟ دیدى چه جورى پر و پاچه شو میریزه بیرون و شرم هم نمیکنه؟! مادر بچهها: ماشالله! منو بگو گفتم شوهرم غیرت داره! مرد خونه: ما که چیزى نگفتیم! حالا بى شوخى دیدیش؟! مادر بچهها - قابلمه = تلق! مرد خونه + قابلمه = آوووووووووخ! |
شعار تحریفی | |
یارب این نوگل خندان که سپردی به منش / میسپارم به تو از چشم حسود چمنش دکتر این دختر خندان که کوبیدی تو سرش / میسپارم به تو از ذهن در سر کچلش! گرچه از کوی وفا گشت بصد مرحله دور / دور باد آفت هر چی پسره از توی سرش! گربه سرمنزل مقصود رسی دخت قناس! / چشم دارم که سلامی برسانی زمنش! به ادب جامه گشائی کن از آن زلف سیاه / جای تیفوسی عزیز است تو بهم برمزنش! گو دلم خیره شده بر خط و خال بدنش! / محترم دار در آن طره گردن شکنش! در مقامی که بیاد لب او مینوشند / الکل آنست که مست گردد زبوی خویشتنش! عرض و مال را نتوان بر در میخانه فروخت! / هرکه خربزه خورد بر لب دریا فکنش! شعر صدرا همه بیت الغزل معرفت است! / آفرین بر دهن و دلکشی هر سخنش!
بیت اول : خدایا من مواظب اینی که به من سپردی مثل چشمم هستم! بیت دوم : دکتر جان این دختری که همچین کوبیدی توی سرش ، تازگیا کچل شده! بیت سوم : هرچند که معنی وفا را دختره نمیدونه ، ولی آرزو میکنم که فکر پسرای دیگه رو نکنه! بیت چهارم: از طرف ما هم به حاج خانوم سلامکی برسان! بیت پنجم : در منزل با ادب روسری را در بیار که موهای سر تیفوسی خیلی باحاله! بیت ششم: زیادی به خط خال بدنش دقت نکن که ممکنه گردنتو بشکنه! بیت هفتم : این قسمت بد آموزی داره! معنیش نمیکنم! بیت هشتم: هیکشی جنسشرو جلوی منزلش نمیفروشه! وگرنه پای لرزش هم میشینه! بیت نهم : شعر صدرا همه از روی معرفت است و صد آفرین به این کلام دلکش! |
طرز تهیه دختر رشتی | |
مواد لازم : 1- رشت: به مقدار کافی! 2- دختر: 1عدد رشتی! 3- پسر: 1 عدد بچه مثبت! 4- تیپ: 2 قاشق غذاخوری! آقاهای خیابون گرد، دقت داشته باشند که تهیه ایننوع غذاها شامل وقت و هزینه نسبتا زیادی میباشد بنابراین باید یه مقداری حوصله به خرج بدن چون که این کار، کار سنگینی است و نیازمند یه مقداری تبحر و تجربه هم میباشد. البته برای اینکه غذای شما خوش خوراکتر هم باشه شما باید یه ماشین که دیگه در پیتیترین اون پرایده! گیر بیارین که خوب به هرحال هیچ غذایی بدون ادویه قابل هضم نیست! ابتدا باید ماشین رو خوب بشورین! و ضدعفونی کنید. شیشههای عقب دودی! یه عروسک به دمبش ببندین! یه ضبط 1000 وات وصل کنین! یه مقدار چرت و پرت هم روی ماشین، به خصوص شیشه عقب بنویسید (البته به انگلیسی). یه عینک دودی تام کروزی! یه پیرهن با نوارهای قرمز رنگ که توی تاریکی ماشین به چشم بیاد! تنها کار اینه که کسیرو که نشون کردین، یه کمی تعقیبش کنین! حالا برای اون دسته از آقایونی که کسیرو نشون نکرده بودن فقط کافیه که یهجا کمین بزنند واسه شکار آهو! و بعد از چند دقیقه خوراک آماده گذاشتن داخل فر است! بقیهی این کارهارو آقایون از روی غریزه و عقلی که در این مواقع فعال میشه! خودشون انجام میدن. تنها کاری که شرط لازم جوش خوردن معامله هست، وجود یک کمی تیپ میباشد! که این روزها این سگ همسایهی ما هم بلده چه طوری این گربهها رو بسازه! (اصلا از اینا بگذریم... شما شروع کنین، خودتون کمکم یاد میگیرین!؟) |
اینم یکی از دوستاران مایکل جکسون | |
|
مقایسه قسمت های مختلف مربوط به مدرسه با فیلم ها | |||||
مدرسه ما : پایگاه جهنمی خروج از مدرسه : فرار از آلکاتراس دیدن مدیر از دور : شبهی در تاریکی نمره بیست : افسانه آه مدیر مدرسه : مرد 6 میلیون دلاری شوخی با مدیر : بازی با مرگ روز دادن کارنامه : حادثه در کندوان امتحان : شاید وقتی دیگر روزی که معلم به کلاس نمی آید : بوی خوش زندگی اخراج از کلاس : یک بار برای همیشه نمازخانه دبیرستادن : قطعه ای از بهشت زنگ آخر : آرایشگاه زیبا امحان پایان ترم : قلب ها برای که می تپد پیام متقلب برای دیگران : چشم هایم برای تو راهی برای متقلبان : جیب بر ها به بهشت نمی روند آنتن مدرسه : جاسوس سه جانبه جای سیلی معلم : دایره سرخ دبیر تربیتی : پاک باخته صفر های پشت سر هم : برج مینو اعتراض برای نمره : شلیک نهایی حیاط مدرسه : پارک ژوراسیک زنگ ورزش : المپیک در بازداشتگاه شوراءدبیران : جنگ نفتکشها ناظم : پلیس آهنی کنکور : بالاتر از خطر دیدن معلم از دور : سایه عقاب ها نگاه معلم : بگذار زندگی کنم دانشگاه : سرزمین آرزوها خارج از مدرسه : آن سوی آتش بحث با مدیر : فریاد زیر آب شاگرد اول کلاس : پرنده کوچک خوشبختی پای تخته : لبه تیغ دیکتاتوری معلم : مزد ترس منفی های پشت سر هم : گلوله های بی صدا اولین دانش آموزی که معلم از او درس می پرسد : قربانی وراجی سر کلاس : مجوز مرگ آخر کلاس : بهشت پنهان مبصر کلاس : افعی بوی جوراب بچه ها : عطر گل یاس دبیرام مدرسه ما : تبعیدی ها اخراج از مدرسه : می خواهم زنده بمانم سایه دبیر تربیتی : سایه شوگان دفتر دبیران : خانه ارواح نمره ده : شانس زندگی اتاق ورزش : جزیره آدم خور ها دستشویی : اطاق گاز سال آخر دبیرستان : سال های بی قراری ساختمان مدرسه : آسمان خراش جهنمی اخراجی ها : بینوایان رفتن به دانشگاه : هدف سخت دفتر مدیر : کلبه وحشت صاحبان نمره زیر ده : سربداران کیف های دانش آموزان : محموله ظرفیت نیمکت ها : دو نفر و نصفی سوسک در کلاس : انفجار در اطاق عمل کلاس خصوصی : وعده پنهان زنگ ادبیات : نان و شعر دفتر ناظم : محکمه عدالت حالت دانش آموز هنگام پاسخ دادن : زرد قناری دانش آموزان رشته ریاضی : سوته دلان رفتار مشاور مدرسه با دانش آموزان : عاشقانه
|