JOJO همه چی داره تو بگو چی نداره

به علت مشکل تو قالب قبلی فعلاً .......

JOJO همه چی داره تو بگو چی نداره

به علت مشکل تو قالب قبلی فعلاً .......

نظر بزرگان رو هم درباره ی زن بدونین...

نظر بزرگان رو هم درباره ی زن بدونین...

حالا من هیچی اینا رو چی میگید:

 

قلب زن پرتگاهی است هولناک که عمق آن را نمی توان حدس زد - لامارتین
**********************
زن ها جنگ ها را شروع می کنند و مردها آن ها را ادامه می دهند - ارنست همینگوی

**********************
عقل در دست نفس چنان گرفتار است که مرد در دست زن گریز رای - سعدی

**********************
زن تنها حریفی است که پس از شکست مطالبه خسارت و غرامت میکند - ناشناس
**********************
دو زن هرگز با یکدیگر دوستی و محبت نمی ورزند مگر به خاطر توطئه بر علیه زن سوم - آلفونس کار

**********************
زن زشت در دنیا وجود ندارد، فقط برخی از زنان هستند که نمی توانند خود را زیبا جلوه

دهند - برنارد شاو

**********************
بهتر است برده شیطان باشید تا غلام زن - شللی

**********************
مردها را شجاعت به جلو می راند و زنها را حسادت - برنارد شاو

**********************
وقتی زنی از زیبایی زن دیگر تعریف می کند ، حتما در زشتی او شک ندارد - ویتوریو

دیسکا

**********************

حالا هی بگین زن خوبه


رمان عشقولانه

یکی از دوستان گفت که اینقدر از بی مرامی زن جماعت ننویس منم گفتم یه داستان عشقولانه بنویسم البته آخرش تا دلش خوشششششک بشه:

- حاج آقا(قاضی): خودتونو کامل معرفی کنید...
- شوهر: کاظم! برو بچز بهم میگن کاظم لب شتری! دیلپم ردی! ۲۳ ساله!
- زن : نازیلا! لیسانس هنرهای تجسمی از دانشکده سیکتیروارد فرانسه! ۲۰ ساله!
- حاج آقا : چه جوری با هم آشنا شدید؟
- شوهر : عرضم به حضور اَن ورت حاجی! ایشون مارو پسند کردن! مام دیدیم بد گوشـــتیه گرفتیمش!!!
- زن: حاج آقا میبینین چه بی چشمو روئه! حاج آقا تازه سابقه دارم هست!
- شوهر: حاجی چرت میگه! من فقط دو سال اوفتادم زندان اونم با بی گناهیه کامل!
- حاج آقا : جرمت چی بود؟
- شوهر : حاجی جرم که نمشه بهش گفت! داش اوچیکم حرف گوش نمیکرد ... مختوم النسلش کردم !
- زن : حاج آقا میبینین چقد بی احساسه !
- حاج آقا : خواهر من شما به چه دلیلی تقاضایه طلاق کردین ؟
- زن : حاج آقا ما الان درست ۳ ساله که ازدواج کردیم ولی این آقا اصلا عوض نشده !
- شوهر : دهه ! بابا بکش بیرون ! حاجی بده اصالتمو از دست ندادم ؟
- حاج آقا : خواهر من شما فقط به خاطر اینکه ایشون عوض نشده میخواین طلاق بگــــــــیرین؟
- زن : حاج آقا اولش فکر میکردم درست میشه ! گفتم آدمش میکنم ! مدرنش میکنم !
حـاج آقا این شوهر من نمیفهمه تمدن چیه ! نمیدونه مدرنیسم چیه!
- شوهر : بابا نموده مارو ! را به را گیر میده ! این کارو بکن ! این کارو نکن ! این لباسو بپـــوش !! اونو نپوش ! حاجی طاقت مام حدی داره !
- زن : حاج آقا به خدا منم تو فامیل آبرو دارم ! دوست دارم شوهرم شیک ترین لباسارو بپـوشه!
- شوهر : حاجی میخوایم بریم خونه اون بابای قالپاقش !!! گیر میده میگه باید کروات بزنی ! به مولا آدم با کروات یبوست میگره ! نفسمون میات بالا ولی پایین رفتنش با شابدوالعظیـــمه ! حاجی ما از بچگی عادت داشتیم دو سه تا تکمه مون وا باشه !! بابا پشم سینه و این صـوبتا !
- حاج آقا : خواهر من حق با ایشونه !
- زن: حاج آقا بهش میگم تو خونه زیرشلواری نپوش ! یکی میاد زشته ! حد اقل شلوارک بپوش!
- شوهر : حاجی من اصن بدون زیرشلواری خوابم نمبره ! بابا چاردیواری اختیاری ! راستش اینجا جاش نیست ولی بابای خدا بیامرزم میگفت :
- حاج آقا : خدا بیامرزتش !
- شوهر : خدا رفتگان شمارم بیامرزه ! میگفت : سعی کن تو زندگیت دو تا چیز و ترک نکــنی !! یکی سیغار ! یکی زیرشلواری ! حاجی جونم برات بگه که گیر داده خفن که سیغار نکش ! رفته برام پیپ خریته ! آخه خداییـــش این سوسول بازیا به ما میات ؟!!
- زن : حاج آقا شما نمیدونین من چقدر سعی کردم حرف زدن اینو درست کنم ! نشد که نشد !
- شوهر : حاجی رفته واسه من معلم خصوصی گرفته ! فارسی را درست صوبت کنیم ! دیــــگه روم نمیشه جولو بچه محلا سرمو بلند کنم ! حاجی خسته مونده از سر کار میام خونه به جای چایی واسه من کافی شاپ میاره ! درســته آخه ؟! حاجی از وقتی گرفتمش ۳۰ کیلو کم کردم ! از بس که از این غذا تیتــیشـیا داده به خورده ما!!! لازانتـیا و بیف استراگانورف و اسپاقرتی و از این آت آشغالا. حاجی هرکی یه سلیقه ای داره ! خب منم عاشق آب سیرابی با کیک تیتاپم !!!
- زن : حاج آقا یه روز نمیشه دعوا راه نندازه ! چند بار گرفتنش با وصیغه آزادش کردیم ...
- شوهر : آره ! رو زنم تعصب دارم ! کسی نیگا چپ بهش بکنه ! خشتکشو پاپیون میکنـــــم !!!
-حاج آقا : خب شما که اینهمه با هم اختلاف فرهنگی و اقتصادی داشتین چرا با هــــــــم ازدواج کردین ؟؟!!
- زن : عاشقش بودم ! دیوونش بودم ! هنوزم هستم...

"خواهشا بدون نظر نرین"


نظرات 1 + ارسال نظر
شیدا چهارشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 02:01 ب.ظ

بابا باحال

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد