JOJO همه چی داره تو بگو چی نداره

به علت مشکل تو قالب قبلی فعلاً .......

JOJO همه چی داره تو بگو چی نداره

به علت مشکل تو قالب قبلی فعلاً .......

روشهای تبلیغات


روشهای تبلیغات

عرض به خدمت شما که در راستای افزایش اطلاع رسانی میزان نفوذ بالای وسائل ارتباط جمعی روی مردم لازم دیدم که در مورد این وسائل یکم توضیح بدم و اونا رو معرفی کنم...

بدنه اتوبوس:یکی از مهمترین وسائل ارتباط جمعی که اینروزا کاربرد زیادی تو ایران داره...
بدنه اتوبوسه...معمولا آگهی های مربوط به پاکیزگی(لطفا مرا بشویید)یا تبلیغات نامزدها(عشق من ریحانه...) محدود می شه.

شیشه پشت اتوبوس:معمولا یاد یاران(جواط تمساح...علی شپش...مرگ بر حامی بچه ها)یا نقش روزگار(یه قلب شکسته یا یه قلب تیرخورده)رو مخصوص این قسمت اتوبوس می دونن.

بدنه داخلی اتوبوس:محل گذر روزگار(یادگاری از قلی و سکینه بتاریخ فلان) یا اطلاعات مهم(این یادگاری از من است...هر کس بخواند خر است).

روکش صندلی اتوبوس:شهر ما خانه ما(چسبوندن آدامس مصرف شده) و حفظ پاکیزگی هوا(مالیدن خلط و اخ و تف و مف).

تیر چراغ برق:محل نمایش هنرهای دستی(کنده کاری قلب با کلید) و البته افزودن زیبایی شهری.

درخت:محل نمایش هنر نستعلیق نوین(کنده کاری اسم با چاقو)یا حکاکی سنتی(کندن اسم با ناخن).

کیوسک تلفن:محل نگارش ناگفته ها(پدرسگ چرا گوشی روبرنمی داری)یا دردودل فراموش شده ها (مگه نمی گفتی هر جوری شده با من ازدواج می کنی؟).

دیوار بیرونی خونه:این مورد مخصوص آگهی های اطلاع دهنده جوب آب...مواظب باشید)یا آگهی های نهی کننده(آشغال نریزید)) هشدار دهنده(هر کس در این مکان آشغال بریزد خر است).
توالت عمومی:که البته این مورد جزو مهمترین و پرکاربردترین وسائل ارتباط جمعیه.از جملات نغض و بی بدیع(وای از درد بی کسی)گرفته تا اشعار نغض شعرای گمنام و پیدانام(نگاش نکن چه زشته......حتی درددل مردم رو البته به طور طبیعی و واقعی(دیوار زرد و قهوه ای شده)می شه دید.محل خروج بسیاری از احساسات لطیف انسانی(با صدای پربو)یا احساسات سرکوب شده انسانی(بی صدای پراثر).یا آغاز دوستی های لطیف(09122222222 علی...نه شب به بعد)یا تعریفات بی غرض و بی بدیع(دنیا فقط دختر ایرونی...مرگ بر پسر ایرونی).

مراسم فاتحه:عزاداری مردم برای سقوط افراد
اینترنت:کمک بلاعوض و بدون غرض به مردم (عضویت در گلدکوئست و گلد مین آی ان تی و غیره و ذلک و آغاز دوستیهای تلخ و شیرین)

علت قبول نشدن در کنکور

علت قبول نشدن در کنکور

هموطن-طبیعتا'' 2 ساعت در روز برای خوردن غذا لازم است که در کل 30 روز میشود.
پس 96 روز باقی میماند.اگر داوطلبی در کنکور قبول نشد هیچ تقصیری نداردچرا که سال فقط 365 روز است.در حالی که:
1) سال 52 جمعه داریم و میدانید که جمعه ها فقط برای استراحت است به این ترتیب 313 روز باقی میماند.

2) حداقل 50 روز مربوط به تعطیلات تابستانی است که به دلیل گرمای هوا مطالعه ی دقیق برای یک فرد نرمال مشکل است.بنابراین 263 روز دیگر باقی میماند.
3) در هر روز 8 ساعت خواب برای بدن لازم است که جمعا'' 122 روز میشود. بنابراین 141 روز باقی میماند.
4) اما سلامتی جسم و روح روزانه1 ساعت تفریح را میطلبد که جمعا'' 15 روز میشود.پس 126 در روز باقی میماند.
5) طبیعتا'' 2 ساعت در روز برای خوردن غذا لازم است که در کل 30 روز میشود. پس 96 روز باقی میماند.
6) 1 ساعت در روز برای گفتگو و تبادل افکار به صورت تلفنی لازم است. چرا که انسان موجودی اجتماعی است.این خود 15 روز است.پس 81 روز باقی میماند.
7) روزهای امتحان 35 روز از سال را به خوداختصاص میدهند. پس 46 روز باقی میماند.
8) تعطیلات نوروز و اعیاد مختلف دست کم 30 روز در سال هستند. پس 16 روز باقی میماند.
9) در سال شما 10 روز را به بازی میگذرانید.پس 6 روز باقی میماند.
10) در سال حداقل 3 روز به بیماری طی میشود و 3 روز دیگر باقی است.
11) سینما رفتن و سایر امور شخصی هم 2 روز را در بر میگیرند. پس 1 روز باقی میماند.
12) 1 روز باقی مانده همان روز تولد شماست.چگونه میتوان در آن روز درس خواند؟!!
نتیجه ی اخلاقی: پس یک داوطلب نرمال نمیتواند
امیدی برای قبولی در دانشگاه داشته باشد

 

شعر

گفتم غم تو دارم ** گفتا چشت درآید!

گفتم که ماه من شو**گفتا دلم نخواهد!

گفتم خوشا هوایی کزبادصبح خیزد**گفتا هوای گرمیست? اَه اَه? عرق درآمد!

گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد**گفتا برو به سویی ? تا گلّ نی درآید!

گفتم زمان عشرت دیدی که چون سرآمد**گفتا که ای وای دیرشد? داد مامان درآمد

 

آیا می دانستید:

آیا می دانستید:

·                  پول از کاغذ درست نشده بلکه از کتان ساخته شده.

·                  روزانه بطور متوسط 12 نوزاد به پدر و مادر اشتباهی تحویل داده می شوند .

·                  شکلات بر روی سیستم عصبی سگ تاثیر مخربی می گذارد، بوسیله چند اونس شکلات براحتی می توان سگ متوسطی را از پای درآورد .

·                   اغلب روژ خانمها از پولک ماهی درست شده اند .

·                   لئوناردو داوینچی قادر بود تا در یک زمان با یک دست خود بنویسد و با دست دیگرش نقاشی کند .

·                   در زبان انگلیسی هیچ کلمه ای نیست که با این 3 کلمه هم وزن باشه:ORANGE , PURPLE , SILVER

·                  کرفس کالری منفی داره، یعنی مقدار انرژی لازم برای هضم شدن اون از مقدار انرژیی که از اون بدست میاد کمتره .

·                  مایع موجود در نارگیل نارس را می توان بجای پلاسمای خون استفاده کرد .

·                  هیچ ورق کاغذی را نمی توان بیشتر از 7 مرتبه بر روی خودش از وسط تا کرد .

·                   تعداد آدمهایی که هر ساله بر اثر سقوط از روی الاغ می میرند از تعداد آدمهایی که بر اثر سقوط هواپیما می میرند بیشتر است .

·                   درخت بلوط تا قبل از پنجاه سالکی میوه نمی دهد.

·                   بیشتر گردو غبار موجود در منزل از پوست مرده ای است که از بدن شما می ریزد .

·                  مروارید در سرکه حل می شود .

·                   بالا بردن گاو از پله ها امکان پذیر است، اما پایین آوردن آنها از پله امکان ندارد .

·                  شیرینی تنها مزه ای است که جنین در رحم مادر هم می فهمد .

·                  - اگر شما 8 سال و 7 ماه و 6 روز یک ضرب فریاد بکشید، با انرژی آزاد شده می توان یک فنجان قهوه را گرم کرد

 

چگونه فریبنده باشیم ؟

چگونه فریبنده باشیم ؟

 

فریبندگی یعنی اینکه بتوانید دیگران را به سوی خود جذب کنید. این خصلت اخلاقی به مرور زمان بدست می آید، از آنجایی هر یک از افراد در زمان تولد با میزان مختلفی جذابیت پا به این دنیا می گذارند می توان گفت که درصد بسیار زیادی از جذابیت اکتسابی است و با کمی تمرین به راحتی قابل دسترسی خواهد بود. مانند رقصیدن هر چه بیشتر تلاش کنید، موفق تر خواهید بود. تلاش و توجه تمام و کمال به نیازها و خواست های دیگران می تواند به شما این اطمینان را بدهد که به چهره یک فرد جذاب تبدیل شده اید.

 

مراحل

1- طرز ایستادن خود را تصحیح کنید. اگر شرایط بدنی شما در حد مطلوب قرار داشته باشد، گویای این مطلب است که یک فرد با اعتماد به نفس بالا هستید، حتی اگر از درونتان هم یک چنین احساسی نداشته باشید. در زمان راه رفتن باید محکم و ثابت قدم بردارید. کمرتان کاملاً صاف باشد، و شانه ها به سمت عقب گرایش داشته باشند. شاید در ابتدا زمانیکه یک چنین وضعیتی را تمرین می کنید برایتان قدری عجیب و دشوار باشد، اما پس از سپری شدن چند روز به آن عادت پیدا می کنید.

2- ماهیچه های صورت را رها کنید. سعی کنید ماهیچه های صورتتان را رها کنید تا صورت، حالت طبیعی و دلپذیر خود را داشته باشد. با این چهره می توانید رو به دنیا کنید و به همگان بگویید که از هیچ چیز نمی هراسید.

3- ارتباط برقرار کنید. هنگامیکه با فرد دیگری روبرو می شوید، با چشم های خود با او ارتباط برقر کنید، سرتان را به نشانه تائید تکان دهید، لبخند بزنید و شادی خود را به او انتقال دهید. اصلاً نگران عکس العمل فرد مقابل نباشید و البته در عین حال باید به یاد داشته باشید که در این کار زیاده روی نکنید.

4- نام افراد را به خاطر بسپارید. زمانیکه برای اولین بار کسی را ملاقات می کنید سعی کنید که نام او را به خاطر بسپارید.  این کار برای خیلی از افراد دشوار است. زمانیکه نامشان را می گویند، آنرا چندین مرتبه با خود تکرار کنید تا نامشان در ذهنتان باقی بماند و سپس نام خود را نیز به آنها بگویید؛ به عنوان مثال سلام "سارا" من "مانی" هستم. زمانی هم که با آنها خداحافظی می کنید، باز هم سعی کنید چند مرتبه دیگر نام آنها را تکرار کنید تا به طور کامل در ذهنتان باقی بمانند. هر چقدر بیشتر نام آنها را تکرار کنید، بیشتر به یادتان می ماند و طرف مقابل هم احساس می کند که او را بیشتر دوست می دارید و احتمال این امر که با شما بیشتر گرم بگیرد افزایش پیدا می کند.

5- به دیگران علاقمند باشید. اگر شما یکی از آشناهای قدیمی را ملاقات کردید به عنوان مثال یک همکار، همکلاسی، دوست یکی از دوستان و ... در مورد خانواده و علاقمندی های جدید آنها سوالاتی مطرح کنید. اسم افراد نزدیک به آنها را بپرسید و نام آنها را به خاطر بسپارید. مطرح کردن یک چنین مسائلی، موضوعات جدیدی برای صحبت کردن در اختیار شما قرار می دهد و آنوقت مجبور نیستید که تنها در مورد کار و کلاس های درسی با هم صحبت کنید. می توانید تا حدودی در مورد خودتان نیز صحبت کنید. در تمام طول بحث خودتان را علاقمند نشان دهید و نشان دهید که تمایل دارید به گفتگوی خود با او ادامه دهید.

6- گفتگو در مورد موضوعات مناسب. باید در مورد موضوعاتی صحبت کنید که طرف مقابل به آنها علاقه دارد، حتی اگر خودتان هم علاقه شدید به آنها نداشتید، بازهم این کار را ادامه دهید. به عنوان مثال اگر در یک جمع ورزشی قرار گرفتید، در مورد بازی دیشب یا گل کردن تیمی که به تازگی وارد لیگ شده صحبت کنید. اگر با کسانی هستید که به سرگرمی های مختلفی علاقمند هستند، می توانید در مورد سرگرمی های مورد علاقه آنها از جمله ماهیگیری، بافتنی، کوهنوردی، و سینما صحبت کنید.

هیچ کس از شما انتظار ندارد که در تمام زمینه ها یک متخصص باشید، باید به آنها بگویید که فقط به دلیل علایق شخصی است که تمایل دارید در مورد موضوعات مختلف با دیگران به بحث و گفتگو بنشینید. ذهن خود را باز کنید، اجازه دهید تا دیگران توضیحات لازم در مورد موضوعات مختلف را برای شما بازگو کنند. روراست باشید و به آنها بگویید که دانشتان در مورد برخی چیزها محدود است و بدتان نمی آید که چیزهای بیشتری در مورد آن مبحث یاد بگیرید.

7- به جای غیبت کردن دیگران را تکریم کنید. اگر در جمعی در حال صحبت کردن هستید که همه افراد به نحوی در مورد یک شخص بخصوص در حال غیبت کردن هستند، بد نیست شما چیزی در مورد آن بگویید که دوست می دارید. گفتن چیزهایی که در دیگران دوست می دارید می تواند 100% شما را تبدیل به یک فرد جذاب کند. در عین حال با این کار می توانید حس اعتماد دیگران را نیز به خود جلب کنید. همه اطرافیان به این نتیجه می رسند که شما هیچ وقت ایده ی بدی نسبت به دیگران ندارید. همه به این نتیجه می رسند که آبرویشان در دست شما محفوظ خواهد بود.

8- دروغ نگویید. شاید به دلایلی دروغ بگویید اما مدارک و شواهدی وجود دارد که بر خلاف گفته های شماست.  اگر به مریم بگویید که عاطفه را دوست دارید و به نسیم بگویید که عاطفه را دوست ندارید، مطمئن باشید که مریم و نسیم با هم صحبت می کنند، حرف های شما را با هم در میان می گذارند، و با این کار اعتبارتان را نزد آنها از دست خواهید داد، و از آن به بعد هم دیگر هیچ کس حرف های شما را باور نخواهد کرد.

9- با صداقت از دیگران تعریف و تمجید کنید. این کار خصوصاً در ارتقای عزت نفس دیگران نقش مهمی را بازی میکند. چیزهایی که خوشتان می آید را انتخاب کنید و در هر شرایطی به آنها اشاره داشته باشید. اگر از کاری و یا از کسی خوشتان می آید راهی برای بیان آن پیدا کنید و فوراً به آن اشاره کنید. اگر برای انجام این کار بیش از اندازه صبر کنید، ممکن است حرف های شما قدری ریاکارانه جلوه کنند. زمانیکه احساس می کنید با تشویق های خود می توانید زمینه پیشرفت را برای آنها فراهم آورید، حتماً این کار را انجام دهید و از آنها تعریف کنید. اگر احساس میکنید که چیزی در مورد فردی تغییر پیدا کرده است (به عنوان مثال مدل مو، طرز لباس پوشیدن و .. به آن توجه کنید و چیزی را که در مورد آن خوشتان آمده، به زبان بیاورید. اگر مستقیماً سوالی می پرسید، با خوشرویی آنرا بیان کنید و سپس سوال خود را با یک تعریف بجا به پایان برسانید.

10- در پذیرش تعریف و تمجید مهربان باشید. این فکر را که برخی از تعریف و تمجید ها هدف خاصی را در پس خود دارند را از ذهن بیرون کنید. در قبول هر نوع تعریف و تمجیدی پرحرارت و علاقمند ظاهر شوید. خیلی بیشتر از گفتن یک "خیلی ممنون" ساده پیش بروید و آنرا با جملاتی نظیر: "خوشحالم که خوشت آمده" و یا "خیلی مهربانی که به این مورد اشاره کردی" همراه کنید. این عبارات خودشان می توانند به عنوان نوعی تعرف و تمجید در جواب تعریف های فرد مقابل به شمار روند. در عین حال باید دقت داشته باشید که برداشت بدی از تعریف های دیگران نکنید. به عنوان مثال اگر کسی به قصد تعریف از شما گفت: "نمیدانی چقدر دلم می خواست که من هم به اندازه تو ... بودم" شما نباید در جواب او بگویید من اصلاً هم یک چنین خصوصیتی را نداشته و ندارم و احساس می کنم که برداشت تو در این مورد غلط بوده و قضاوت نادرستی داشتی."

11- تن صدای خود را کنترل کنید. یکی از نکات ضروری که باید همواره به خاطر داشته باشید، ماهیت صحبت کردن است. برخی از افراد هستند که در درون خود احساس ناامنی می کنند و به راحتی نمی توانند تعریف و تشکر دیگران را پذیرا شوند. در مورد یک چنین افرادی بیشتر باید دقت کنید و روان و سلیس با آنها صحبت کنید. اگر تمایل داشتید به آنها بگویید که "امروز زیبا شده اید" تن صدایتان باید همانطوری باشد که می گویید: "امرور روز زیبایی است." هر گونه تغییر در تن صدا و نحوه بیان کردن آن، این شک را در آنها بوجود می آورد که گفته های شما از سر صدق و درستی نیست. می توانید برای تمرین، صدای خود را روی نوار ضبط کنید و چند مرتبه آنرا گوش کنید تا متوجه هر گونه تغییری بشوید. از خودتان سوال کنید که صدای شما نشان می دهد که از روی صداقت صحبت می کنید؟ تا زماینکه به یک عبارت خالصانه و صادقانه نرسیده اید، به ظبط کردن صدای خود ادامه دهید.

چند نکته

·                  همیشه خونسرد باقی بمانید. قصد شما خوشحال کردن دیگران است و نباید به این موضوع فکر کنید که ممکن است آنها در قبال شما چه واکنشی نشان داده و چه خیال بافی هایی در ذهن خود انجام دهند. اگر این کار را انجام دهید، آنوقت تمام تاثیر این کار بر روی صورت شما نمایان خواهد شد، و تبدیل به فردی می شوید که فقط در پی راضی کردن اطرافیانش است. کسی که نیازهای شخصی اش را زیر پا می گذارد تا دیگران دوستش بدارند. باید همیشه به خاطر داشته باشید که مردم آنقدر کارهای متنوع دارند که نمی توانند که همواره به شما فکر کنند. بیشتر اوقات در مورد خودشان و کارهایی که باید انجام دهند، فکر می کنند.

·                  میزان جذابیتی که می توانید بدست آورید، به میزان خلاقیت شما در تحسین کردن دیگران بستگی دارد. تعریف ها و تحسین های خود را با لحنی قاطع اما در عین حال شاعرانه بیان کنید. هیچ اشکالی ندارد که چند قطعه از قبل آماده شده را در ذهن داشته باشید تا در زمان تحسین کردن از فردی بیان کنید، اما افراد جذاب کسانی هستند که بتوانند در همان لحظه چیزی را ابداع کنند و نوآوری به خرج دهند. اگر ذهن شما خلاقیت داشته باشد و دائماً ابداع و نوآوری کنید، دیگر نگران تکرار مکررات هم نخواهید شد.

·                  گاهی اوقات مجبور می شوید عقایدی را بیان کنید که شاید کمتر اتفاق می افتد دیگران نظر مثبتی نسبت به آن داشته باشند. در چنین شرایطی می توانید این کار را با قدری شوخی بیامیزید. شوخی و خنده مانند قاشق پر از شکری هستند که به بیمار کمک می کنند دارو را راحت تر فرو ببرد.
 

·                  همدلی یکی از ملزومات بی چون و چرای جذابیت است. باید بدانید که چه چیزهای اطرافیانتان را خوشحال میکنند و چه مواردی موجبات ناراحتی آنها را فراهم می آورند، آنوقت می توانید بهترین انتخاب را در مورد آنها داشته باشید.

·                  اگر احساس می کنید که به یکباره نمی توانید عضلات صورت خود را رها کنید، می توانید این کار را از شانه های خود شروع کنید، اگر از جای اصلی خود بالاتر آمده باشند، نشان دهنده این مطلب هستند که شما قدری عصبی هستید. آنها را به سر جای خودشدان بازگردانید، ژست عمومی بدن خود را تصحیح کنید، نفس عمیقی بکشید و لبخند بزنید.

هشدار

·                  از بحث و جدل بپرهیزید. حتی اگر نیمی از افراد با شما مواق باشند، باز هم شما نمی توانید جذابیت 100% پیدا کنید. چیزهایی که بر زبان می آورید باید برای تمام افراد خوشایند باشند. زمانی که احساس کردید دلتان می خواهد در یک بحث شرکت کنید، از خودتان بپرسید که: "آیا واقعاً لازم است که در همین لحظه، نظر خودم را مطرح کنم؟" اگر احساس می کنید که هیچ گونه الزامی در این کار وجود ندارد، بنابراین قدری بذله گویی کنید و مطرح کردن نظر خود را بگذارید برای یک وقت دیگر.

·                  هیچ گاه به جوک هایی که خودتان تعریف می کنید، نخندید. این کار سیمای قشنگی ندارد. می توانید لبخند بزنید؛ همین کفایت می کند، اصلاً هم ناراحت نشوید اگر هیچ کس به آن نخندید. گاهی اوقات افراد متوجه جوک نمی شوند. این امر باید برای خود آنها ناراحت کننده باشد که متوجه منظور شما نشده اند. هدف شما صرفاً خوشحال کردن آنها بوده است.

·                  هیچ گاه در مورد مسائل مختلف توضیح بیش از اندازه ندهید چون صرفاً ارزش گفته های خود را از بین می برید. این کار نشان دهنده این مطلب است که شما از اعتماد به نفس پایینی برخوردار هستید و به سختی می توانید باور کنید که دیگران حرف های شما را متوجه شده اند. همچنین ممکن است این سوء تفاهم را نیز ایجاد کند که شما به مخاطبان خود اعتماد ندارید و تصور می کنید که آنها متوجه منظورتان نمی شوند و خودتان قصد دارید به جای آنها تصمیم بگیرید. زمانیکه نکات غیر ضروری را از گفته های خود حذف می کنید، مردم با اشتیاق بیشتر به حرف های شما گوش می دهند. با این کار ممکن است که برای کسب اطلاعات بیشتر نیز وارد بحث شده و سوالاتی را مطرح کنند. باید اعتماد کنید که مخاطبانتان حساب دو دوتا چهارتا سرشان می شود.

·                  برخی از افراد هستند که مقوله تکبر و جذابیت را اشتباه می گیرند. درحقیت باید دانست که تکبر نقطه مقابل جذابیت است. جذابیت حس رضایت دیگران را بر می انگیزد، اما تکبر فقط می خواهد حس رضایت فردی را برانگیزاند. تکبر افرادی را جذب می کند که در وجود خود ناامنی هایی دارند، اما جذابیت توانایی جذب تمام افراد را دارد.

 

تقسیم‌بندی انسان‌ها از دیدگاه دکتر شریعتی

تقسیم‌بندی انسان‌ها از دیدگاه دکتر شریعتی

1-
آنهایی که وقتی هستند، هستند وقتی که نیستند هم نیستند. حضور عمده
آدم‌ها مبتنی بر فیزیک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آنهاست که قابل فهم
می‌شوند بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند.

2-
آنانی که وقتی هستند، نیستند وقتی که نیستند هم نیستند (مردگانی متحرک
در جهان، خود فروختگانی که هویتشان را به ازای چیزی فانی واگذاشته‌اند.
بی‌شخصیت‌اند و بی‌اعتبار، هرگز به چشم نمی‌آیند، مرده و زنده‌شان یکی
است).

3-
آنهایی که وقتی هستند، هستند وقتی که نیستند هم هستند (آدم‌های معتبر و
باشخصیت، کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودشان هم تاثیر خود
را می‌گذارند کسانی که همواره در خاطر ما می‌مانند، دوستشان داریم و
برایشان ارزش قائلیم).

4-
آنهایی که وقتی هستند، نیستند وقتی که نیستند، هستند (شگفت‌انگیز‌ترین
آدم‌ها. در زمان بودنشان چنان قدرتمند و باشکوهند که ما نمی‌توانیم
حضورشان را دریابیم اما وقتی که از پیش ما می‌روند نرم‌نرم و آهسته آهسته
درک می‌کنیم . باز می‌شناسیم، می‌فهمیم که آنان چه بودند. چه می‌گفتند و
چه می‌خواستند. ما همیشه عاشق این آدم‌ها هستیم. هزار حرف داریم برایشان
اما وقتی در برابرشان قرار می‌گیریم، گویی قفل بر زبانمان می‌زنند.
اختیار از ما سلب می‌شود. سکوت می‌کنیم و غرق در حضور آنان مست می‌شویم و
درست در زمانی که می‌روند یادمان می‌آید که چه حرف‌ها داشتیم و نگفتیم.
شاید تعداد اینها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد

 

چیزهای جالبی که نمیدانید

چیزهای جالبی که نمیدانید

وقتی آلبرت انیشتین مرد، آخرین وصیتش هم با او مرد زیرا پرستار بالای سرش آلمانی نمیدانست.

بعضی یهودیان ارتدوکس از تکلم به زبان عبری اجتناب میکنند، زیرا معتقدند این زبان برای پیامبران در نظر گرفته شده است.

در پرو باستان، هرگاه زنی سیب‌زمینی "زشتی" را پیدا میکرد، رسم بود آنرا به صورت نزدیکترین مرد بزند.

فقط یک بیستم کودکان در روزی که دکتر پیش‌بینی کرده به دنیا می‌آیند.

در "سیه‌نا"ی ایتالیا فاحشگی برای زنانی که اسم "ماری" دارند ممنوع است.

الکساندر گراهام بل هیچگاه به مادر و همسرش تلفن نزد، زیرا هر دو کر بودند.

 پرچم فعلی ایتالیا را ناپلئون بناپارت طراحی کرده است.

در کازینوهای لاس‌وگاس ساعت وجود ندارد.

بالاترین IQ ثبت شده (در یک تست استاندارد) مربوط به یک زن بوده است.

جرج واشینگتن در باغش ماریجوآنا پرورش میداده است.

 

مصاحبه تلفنی با لیلا فروهر

مصاحبه تلفنی با لیلا فروهر

  

مطلب زیر دو مصاحبه تلفنی با لیلا فروهر است که مجله ستاره سینما باوی یکی در زمانی که لیلافروهر شش ساله !بوده است انجام داده و یکی هم مربوط به 12 سال بعد یعنی زمانی که لیلا فروهر 18 ساله بوده است

 

 مصاحبه با لیلا فروهر در سن 6 سالگی !

 

 ممکنه بگی چندسال داری ؟

لیلا: مثل اینکه شیش سال

:تاحالا تو چندتا فیلم بازی کردی ؟

لیلا :چارتا فیلم .خروس جنگی ،مراد ولاله ،دوستت دارم مادر و عصیان

کدوم یک از این فیلمهاروبیشتر دوست داری ؟

لیلا :ازعصیان آقاساموئل و مراد ولاله بیشترخوشم میاد

چه نقشی رو درفیلم عصیان بازی می کنی ؟

لیلا :نقش یک دختر اعیونو که دزدها اونو می دزدن !

کدوم یک از هنرپیشه ها رو دوست داری ؟

لیلا :آقای بوتیمار !.ازبقیه زیاد خوشم نمیاد !

چه غذایی رو دوست داری ؟

لیلا :فسنجون !آخ که فسنجون چقدر خوشمزه است !

از پدر و مادر و خواهر و برادرهات به کدوم بیشتر علاقمندی ؟

لیلا :همشونو دوست دارم ...وا ،اینم شدسئوال ؟

 

مصاحبه با لیلا فروهر در 18 سالگی       

 

ممکنه بگی چندسال داری ؟

لیلا :والله اسفندماه امسال پا میذارم توی هیجدهمین سال عمرم

تاحالا توی چندتا فیلم بازی کردی ؟

لیلا :چهل تا !

کدوم یک از این فیلمها رو بیشتر دوست داری ؟

لیلا :سلطان قلبها رو که آقای فردین ساخته بودند .

چه نقشی را در فیلم سلطان قلبها بازی می کردی ؟

لیلا :رل یک دختر چهار ،پنج ساله رو که بین پدر و مادرش جدایی می افته و بلاخره همین دختر پدر مادرشو دوباره باهم متحد میکنه .

کدوم یکی از هنرپیشه ها رو دوست داری ؟

لیلا :دوست دارم که چه عرض کنم .!ولی میتونم بگم از بازی خانم فخری خوروش ،و آقای پرویزفنی زاده و بهروز وثوقی خیلی خوشم میاد .

چه غذایی رو دوست داری ؟

لیلا :چون دختر شکمویی هستم ،همه غذاهارو ،علی الخصوص قرمه سبزی رو .

از پدر و مادر و خواهر و برادرت به کدوم یکی بیشتر علاقه داری ؟

لیلا :مادرم ،مادرم و بازهم مادرم !

از چه رنگی و از چه گلی خوشت میاد ؟

لیلا :سبز وقرمز رنگهای دلخواه منه و عاشق گل رز هم هستم .

فیلم آینده ات چیه ؟

لیلا :قراره توی یک فیلم بنام «باغ بلور » که تهیه کننده اش یوسف صباحی است با فنی زاده همبازی بشم .

 

مجله ستاره سینما / شماره 168 / سال 1355

 

ضرب المثل ها (بااصلاح جدید)

ضرب المثل ها (بااصلاح جدید)

 

ماهی راهروقت ازآب بگیری خفه می شه 

 

لقمان راگفتند:ادب ازکه آموختی گفت:ازخودآموز!

به درک!آدم ازهرچه که بدش بیادازپول خوشش میاد

 

مارازپونه بدش می آد اونونیش می زنه

 

هرکه با مش بیشتربرش بیشتر

 

تونیکی می کن ودردجله انداز

                           

 

                     پشیمان که شدی دیگرنینداز

 

ازقدیم گفتند:مرغ همسایه کوپنیه!

 

ازاسب افتادیم جریمه اش روهم دادیم

 

دیگ به دیگ می گه:ایزونه هزاروچندی؟

 

کوه به کوه نمی رسه چاره ی اون شامپوبسه

 

فضول روبردن جهنم گفت:این هیزم هافروشیه؟

 

هرچی سنگه تونون سنگکیه!

 

کس نخاردپشت من        جزفرچه ای برپشت من